شاید برای آمدنت دیر کرده ای
وقتی نگاه آینه را پیر کرده ای
دیری است آسمان مرا شب گرفته است
خورشید من برای چه تأخیر کرده ای؟
این بارش بهاری من هم خلاصه شد
در آن دو قطره اشک که تبخیر کرده ای
قلب مرا شکستی و یادم نبود که
با تکههاش عاطفه تکثیر کرده ای
با آتشی که داغ غم تو به دل زده
من را در عشق منشأ تأثیر کرده ای
وقتی که این همه ز غمت شکوه میکنم
شاید برای آمدنت دیر کرده ای
“محمد بختیاری”