reihaneh
Member
تمرين براي بهبود تحرك Schumng
پس از اين كه اسب جوان به راحتي سر و گردن را كشيده به جلو حركت كرد، ميخواهيم او را با اثرهاي سوار آشنا كرده تحرك را كاملتر كنيم. اثرها از دست، ساِ و وزن، شلاِ و صدا، صادر ميشوند. براي آموزش اين اثرها تمرينهاي خاصي وجود دارند كه اسب ميآموزد به اثرها جواب داده و با سوار همكاري كند. اين آموزشها را در آلمان با آزمونهاي درساژ سطح "KIA" و انگلستان «ابتدائي» ميآزمايند و آموزش پيشرفتهتر را در آلمان در سطوح "L.M.S" و انگلستان «مقدماتي، متوسط و پيشرفته» به آزمايش ميگزراند. هريك از مراحل آزمون نشان دهنده ميزان آموزشي است كه اسب ديده و هر مرحله در حدود يكسال آموزش نياز دارد.
بعضيها فكر ميكنند با تمرين مداوم يك آزمون بدون در نظر گرفتن تفكر پنهان در پشت اصول تربيت اوليه، اسب ميتواند آزمون را با موفقيت پشت سر بگذارد. هر آزموني فقط براي اجرا و كنار گزاردن طراحي نشده بلكه در انتها پيامي دارد. ما از طريق تمرينهاي ژيمناستيكي در صدد ارتقاء سطح توانائيهاي طبيعي اسب هستيم و از اين طريق ميخواهيم اسب را سلامتتر و زيباتر جلوه دهيم و نميخواهيم فقط سواركار مسابقهها باشيم.
تأكيد ميكنم اسبهائي كه فقط آزمونها را مكرر به اجرا ميگزارند، خرفت ميشوند متأسسفانه در مسابقه ميتوان اسبهائي را ديد كه كاملا" مطيعاند ولي بشّاش نيستند در آلمان سعي بر اين بوده كه به نحوي اين خطر را برطرف كنند، ولي مشكل در افزايش تعداد اسبهاي شركت كننده در مسابقههاي مبتدي است كه ناچار شدهاند از تعداد حركتهاي آزمونها بكاهند و تأكيد بيشتري روي حركتها داشته باشند، تأكل مجموعة آزمون.
آزمونهاي كوتاه (تعداد حركتهاي كمتر) اين خطر را افزايش ميدهد كه اهم اصول توسعه دهندة گامها و حركت اسب به فراموشي سپرده شود. به اسب اجازه داده نميشود تا با گام (يورتمه، قدم و چهار نعل) كار، در ميدان مسابقه جولان داده آرام شده، خود را در محيط مسابقه پيدا كند. در آزمونهاي كوتاه بلافاصله اشكال مختلف تمرين شروع شده و هرچه بيشتر به حركتهاي سيركي شباهت پيدا ميكند. هنگامي كه فدراسيون سواركاري آلمان آزمونها را مورد تجديدنظر قرار داد، اهميت درستي گامها بخصوص در آزمونهاي مبتدي مورد توجه قرار گرفت، و داورها و كساني كه نمره ميدهند مسئوليت خطيري عهدهدار شدهاند، تا معيار تربيت اسب را مد نظر داشته باشند. در اين آزمونها به سواركار فرصت داده ميشود تا ميزان آشنائي خود با اصول اوليه تربيت اسب را، كه به درستي هم آنها را درك كرده و آموزش داده، به نمايش بگذارد. داورها در اين مرحله به دنبال اشتباه اسب و يا سوار براي كم كردن از نمرات نيستند، بلكه اسبي را جستجو ميكنند كه پايههاي قهرمانياش در حال محكمشدن است. عدم تمركزيابي، توجه اسب را چندان جدي نبايد گرفت، و اسب به چشم خودرو نبايد نگاه كرد: بسياري از داوران به جاي توجه به نفس گامها و نحوه صحيح حركت، به دنبال اشتباه هستند. اسبي كه به درستي حركت ميكند (داراي تكنيك صحيح است) هيچگاه نميتواند، پائين دست اسبي بايستد كه تكنيك او غلط است و اشتباه هم نميكند. در آموزش بايد ابتدا بر اجراي اصول اوليه تربيت تأكيد كنيم و پس از آن وارد جزئيات شويم.
اطاعت از اثرهاي حركت به جلو
دوباره به بحث درباره تربيت اسب جوان برميگرديم و پس از اين كه اسب را تا اندازهاي نظمپذير كرديم، او را وا ميداريم تا به فشار براي حركت به جلو جواب مساعد دهد.
ميتوانيم با ساِها فشار بيشتري وارد كنيم و همزمان در صورت لزوم از ضربات ملايم شلاِ و صدا هم كمك بگيريم. اگر اسب به فشار و ... جواب نداد بايد آن را با قدرت بيشتري به اجرا گذارد. با پيگيري و تداوم در اين تمرين و به كار گرفتن ساِها براي فشار، صدا و شلاِ، به مرحله ميرسيم كه ديگر بدون استفاده از صدا و شلاِ و با فشار ملايم ساِ ، اسب به حركت ميافتد و يا تغيير گام ميدهد. در مراحل بعدي آموزش اگر اسب به فشار ساِ جواب نداد دوباره ميتوان از شلاِ كمك گرفت.
براي تقويت پاهاي اسب به اين منظور كه به راحتي در زير او قرار بگيرند، فشار ساِها براي راندن او به جلو ضروري است. اين فشار خود به تنهائي كافي نيست. فقط به جلو راندن اسب به تنهائي فعال كننده پاهاي اسب نيست. برقراري تماس بين دست سوار و دهان اسب آن را تكميل ميكند. اسب بايد همواره آبخوري را دنبال كند و سر و گردن خود را به حالتي بيارايد كه با بهرهگيري از قدرت خود به بهترين مشكل ممكن تحرك را به نمايش بگذارد.
به دهنه كردن اسب
چگونگي به دهنه كردن اسب در يك جمله نميگنجد. تماس خشن با دستجلوها و در نتيجه دهان اسب نه فقط نتيجهبخش نيست، ممكن است منجر به واكنش عكس خواسته ما شود. يعني عضلات فك خود را منقبض كند. فقط از طريق هماهنگي اثرهاي دستها با ساِها نشيمن نيل به اين هدف ميسر است.
كليه تأثيرگزاري انسان بر روي اسب هماهنگي بين اثرهاي دستها، ساِها و نشيمن است. من خود اثر دستجلوها را با فشار ملايم رانها و اثر قاطع نشيمن همراه ميكنم.
تا اين مرحله از آموزش تماس ملايم با دستجلوها براي ترغيب اسب به كشيدن سر و گردن به جلو بوده است. ولي در اين مرحله تماس قاطعتري نياز است تا او به دهنه شود. اثرهاي قاطع ساِ و نشيمن اسب را به يورتمهاي فعال مياندازد. دستهاي سواركار آنچنان مسئولانه عمل ميكنند كه مانع تحرك ايجاد شده از عقب براي راندن اسب به جلو نشوند.
پس سواركار خود بايد بتواند اسب را حس كرده و دستهايش كاملا" حساس باشند. سواركار در اين مرحله نبايد به زور اسب را به دهنه كند، چرا كه فقط حس مقاومتپذيري را در او بيدار ميكند.
اثرهاي به دهنه كردن اسب
با دستهائي حساس بايد سعي كنيم نقطه تماس صحيح با دهان اسب را يافته و تا ميتوانيم آن را براي او لذتبخش كنيم. به اين منظور داشتن انگشتان و مچ انعطافپذير الزامي است. هرچه دستها بهتر عمل كنند، تماس مطمئنتر شده و در اثر تمرينهاي مداوم پيوسته اسب به آن مرحله از آموزش ميرسد كه بدون انقباض در هيچيك از عضلات پشت، كمر، گردن و آروارهها حركتي دلپذير و رو به جلو داشته باشد.
يك روزه به اين مرحله نميتوان رسيد
رسيدن به اين مرحله نيازمند توسعه تحرك پاهاست، تا اسب قدرت انتقال اين تحرك به جلو را داشته و بتواند سر و گردن خود را به نحوي بالا بگيرد كه سواركار قادر به بهرهبرداري حداكثر از آنها باشد.
براي ورود اسب به مرحلهاي كه شوِ گرفتن آبخوري و درك تماس سواركار در او بيدار شود بايد در تمام زمينههاي آموزشي او را تحت تمرين قرار داد.
تمام توجه ما بايد معطوف به اين باشد كه حركت اسب از عقب به جلو همراه با نوسان ملايم كپلهاست، به هنگام كار با اسب جوان فقط بايد او را وا بداريم كه تحرك از عقب ايجاد شده به جلو منتقل شود، نه اين كه اسب روي دست افتاده و با استفاده از قسمت جلو حركت كند. چنانچه گردن اسب در شانههايش فرو برود، مانع پرورش عضلات پشت اسب شده و مخل نظم گامهاي طبيعي اوست، كه نتيجه آن برعكس خواسته ما از اصول اوليه تربيت است. تذكر من در اين مرحله به اين دليل است كه از همين مرحله ميتوان اميد به موفقيت داشت و يا طعم تلخ شكست را چشيد. اگر خيلي زود و در مراحل اوليه آموزش سعي كنيم اسب را به دهنه كنيم راه غلط را انتخاب كرده و در آينده با مشكل روبرو خواهيم شد. به عنوان مثال اسبي را در نظر ميگيرم كه پشت دهنه است، دهانش نرم نيست، عقب او خشك و بهطور كلي حالت طبيعي او آسيب ديده است. در نهايت اين نحوه آموزش باعث كوتاهشدن شلنگهاي نامنظم و خشكي حركت شده، آينده آموزش اسب را آسيبپذير ميكند.
براي پيشرفت كار بايد اسب را با اثرهاي كلاسيك آشنا كرد به او اعتماد به نفس داد تا در اين مرحله از آموزش به اثرهاي حركت به جلو، جوانب و انتقالي معكوس به راحتي جواب دهد، و زماني اين اتفاِ ميافتد كه سوار بر اسب مسلط بوده، حركت او را در خط مستقيم و قوسها در اختيار داشته، اسب به اثرهاي او جواب دهد.
چگونگي اجراي اثرها بايد جزئي از آموزش سوار كار باشد. سوار بايد آنها را از اسبي آموزش ديده آموخته باشد وگرنه بسيار مشكل بتواند آنها را به اجرا گزارده و آيندة آموزشي خطرناكي براي اسب پيشرو دارد. سوار جوان (بيتجربه) بايد اسبي آموزش ديده زير پا داشته و سوار با تجربه با اسب جوان كار كند اين جوهر آموزش است.
بهتر است سوار بيتجربه اسبي آموزش ديده تهيه كند وقت و هزينهاي كه در اين راه صرف ميشود به هدر نخواهد رفت. سواركاري كه اسبهاي مختلف براي سواري در اختيار دارد قادر است بازتابهاي خود را بهبود ببخشد، كه اين يكي از مهمترين مراحل آموزش است. سواري كه اين چنين امكاناتي در اختيار ندارد ميبايست با مطالعه بيشتر از خطاهاي آموزشي كاسته و راه صحيح را براي تربيت اسب در پيش بگيرد.
رينر كليمكه سوار بر اختهاي 4 ساله ، او به اسب مي آ«وزد که چگونه به دهنه شود و روش اور در اين مرحله از تمرين به کار گرفتن قاطعانه دستجلوهاست تا اسب را به گرفتن آبخوري ترغيب کند .
اسب ممکن است عليرغم دستهاي پائين و دستجلوي بلند ، آبخوري را به غلط قبول کند . حالت سرو گردن اسب غلط است .
مربي بايد با تمرينهاي مختلفي كه در زير به آنها اشاره ميكنيم و به ما كمك ميكنند تا اسب به اثرهاي حركت مستقيم و معكوس به راحتي جواب دهد، آشنا باشد.
به اثرهاي جانبي
قبلا" شرح داديم كه چگونه اسب را به جلو رانده و يا از قدم به يورتمه برويم و اسب هم آموخته به اثرهاي دست جواب دهد. حال نوبت اثرهائي است كه اسب را به جلو و جوانب حركت ميدهند.
گردش روي دستها
يكي از اثرهاي مهم براي آشنائي حركت به جوانب گردش روي دستهاست. اين تمرين نرمشي و استفاده از آن در بين حركتها بسيار مفيد است، اسب را گرم كرده و به او ميآموزند كه به اثرهاي جانبي ساِ، وزن و دستجلو، جواب دهد.
با سه متر فاصله از خط حصار روي دست چپ ايست كنيد. وزن بيشتري روي نشيمن راست منتقل كردهودستجلوي راستراجمعكنيد. اولينواكنشاسبگردشسرشبه راست در جواب به اثر دستجلو است.
اثرهاي گردش روي دست كه با فاصله از حصار انجام ميشود.
گردش روي دست در وسط محوطه تمرين
اگر اسب به اثر دستجلو جواب داد، نوازشش كنيد و اگر نه، دوباره دستجلو را جمع كنيد. سپس سوار با ساق راست ، 4 انگشتپشتت تنگ فشار مي آورد و پاهاي اسب را قدم به قدم به دور دستهاي او مي گرداند تا حرکت کامل شود . اگر اسب به قشار ساق جواب نداد به آزامي پشت ساق ضربه مي زند .
. براي كمك به اسب دستجلوي راست بايد حالت دادن و گرفتن داشته باشد. ساِ چپ پشت تنگ كنترل كننده است. در اولين تمرين يك گام كافي است و اسب بايد تشويق شود و سپس تمرين، تا كاملشدن حركت ادامه پيدا ميكند. اگر در خلال تمرين مشكلي پيش بيايد به اولين مرحله برگشته و دوباره از اثر وزن و دستجلو شروع كنيد.
پس از اين كه اسب به اين اثر جواب داد، ميتوان به اثر وزن و دستجلوي خارج توجه كرد. انتقال وزن بر روي يك نشيمن امكان عقب روي را از اسب ميگيرد. دستجلوي خارج از حركت شانه خارج به سمت خارج جلوگيري كرده و اجازه نميدهد اسب به جلو حركت كند. گردش روي دست ميتواند به عنوان حركتي اصلاحي، به عنوان مثال براي اسبي كه طرف مانع حركت نميكند و يا نسبت به فشار ساِ بيتفاوت شده، مورد استفاده قرار بگيرد. اثرهاي جانبي اثرهاي ساِ سوار ميباشند.
جواب به فشار ساِ
اين هم تمرين نرمشي است كه به اسب ميآموزد براي حركت به جوانب به اثرهاي سوار جواب دهد. اين حركت هم همانند گردش روي دستها، تأثيري بر بهبود گامبرداري و يا توازن گامها نداشته و فقط تمريني است تا اسب را براي آموزشهاي آتي آماده كند.
تمرين اثر به ساِ در حالت قدم و يورتمه كار در فواصل كوتاه اجرا ميشود. اثرها به اين ترتيب اجرا ميشوند: اثر به ساِ براي حركت به سمت راست.
دستجلوي چپ كمي جمع شده سر اسب را به چپ ميكشيد، ساِ چپ پشت تنگ فشار آورده اسب را به سمت راست مياندازد و بهتر است در صورتي كه امكان داشته باشد، زماني اين اثر اجرا شود كه پاي چپ اسب از زمين جدا شده، بيشتر وزن سوار در اين حالت روي نشيمن چپ است. دست راست دستها را هدايت كرده و از به خارج كشيده شدن شانه راست جلوگيري ميكند. ساِ راست قاطعانه پشت تنگ قرار ميگيرد و هرگونه حركت عجولانه را كنترل ميكند. اگر اسب از به داخل گزاردن پاي داخل طفره رفت، سوار بلافاصله حركت دستهاي اسب را بهصورتي تنظيم كند كه روي دايرهاي كوچك حركت ميكنند، در حالي كه پاهاي اسب ثابت درجا ميزنند. سپس بايد اثرها به صورتي كه گفته شد به اجرا گزارده شود، در حالي كه اينبار دست راست و ساِ راست فعال هستند. اثر به ساِ در حالي تمام ميشود كه با دستجلوي خارج دستهاي اسب را با پاهاي او در يك راستا قرار دهيم.
جواب اسب به اثر ساق در آماده کردن او براي تمرين شانه به داخل بسيار مهم است . تمرين شانه به داخل توازن اسب را در آينده توسعه مي دهد . تفاوت اثر ساق و شانه به داخل در اين است که در اثر ساق اسب زاويه 45 درجه با خط حصار دارد و در شانه به داخل اين زاويه بيش از 30 درجه نيست .
اثر ساق ( اثر ساق چپ ) حرکت به راست ( اثر ساق راست ) حرکت به چپ .
اثر ساِ از گوشه به وسط و از وسط به گوشه.
براي بهبود اطاعت اسب نسبت به اثر ساِ - اثرهاي جانبي - است. طول و عرض مسافت حركت اسب را در حالي كه به اثر ساِ جواب ميدهد تغيير دهيد. در اين تمرين اسب با جواب به اثر ساِ روي دو
اثر ساِ راست. اسب از فشار ساِ داخل فرار ميكند در حالي كه روي چهار محور است. اسب كمي به راست خميده شده، بيشتر وزن سوار روي نشيمن راست است و ساِ چپ قاطعانه پشت تنگ قرار گرفته است.
محور در حاليكه قسمت جلو، جلوتر از عقب اوست تا يك شلنگ مانده به وسط و نقطه تعويض دست حركت ميكند. اسب به همان راحتي كه روي دو محور حركت ميكند دست هم عوض ميكند.
در تمرينها به آرامي از حركت به جلو با سر و گردن كشيده كاسته شده و اسب را بيشتر آماده حركت اريب 45 درجه ميكنيم. اين تمرينها بسيار با ارزشاند و نبايد از ميزان آنها كاسته شود.
. در ابتدا براي حركت راحتتر اسب روي دو محور، ميبايست انحناء بيشتري به او داد و هرچه اسب در اين حركت پيشرفتهتر، انحناء او كمتر ميشود و موضوع مهم اين است كه هرچه انحناء اسب كمتر بشود و قسمت جلو و عقب او به هنگام حركت روي دو محور در يك راستا قرار بگيرند، حركت اريب 45 درجه براي او سادهتر خواهد شد.
ميزان آموزشي كه اسب ديده است، تعيين كننده زمان و مسافتي است كه روي دو محور حركت ميكند. در ابتدا فقط چند شلنگ از اسب خواسته ميشود. براي اجراي اين تمرين اثرات به ترتيب زيراند:
حركت روي دست چپ و پس از عبور از عرض و ورود به طول، دستجلوي راست كمي جمع ميشود. وزن بيشتري روي نشيمن راست ميافتد و ساِ راست كمي عقبتر قرار ميگيرد. پس از دو شلنگ ساِ راست فشار وارد ميكند و اسب به طرف جلو و وسط حركت ميكند. ساِ چپ فعالانه در تماس است تا در صورت لزوم اسب را به جلو براند. در رسيدن به نقطه وسط اسب مستقيم شده و يك شلنگ روي خط مستقيم حركتميكند. براي حركت بعدي از وسط به طرف انتهاي طول محوطه اثرها عوض ميشوند. پس از رسيدن به انتهاي طول محوطه تمرين، اين مرحله از تمرين تمام است.
جواب به اثر ساِ در محوطة تمرين، دستها به خوبي همديگر را قطع كرده و اسب به درستي به چپ انحناء دارد.
منبع:کتاب اصول اولیه تربیت اسب های جوان
نویسنده:رینر کلیمکه
مترجم:مهدی جمشید خانی
پس از اين كه اسب جوان به راحتي سر و گردن را كشيده به جلو حركت كرد، ميخواهيم او را با اثرهاي سوار آشنا كرده تحرك را كاملتر كنيم. اثرها از دست، ساِ و وزن، شلاِ و صدا، صادر ميشوند. براي آموزش اين اثرها تمرينهاي خاصي وجود دارند كه اسب ميآموزد به اثرها جواب داده و با سوار همكاري كند. اين آموزشها را در آلمان با آزمونهاي درساژ سطح "KIA" و انگلستان «ابتدائي» ميآزمايند و آموزش پيشرفتهتر را در آلمان در سطوح "L.M.S" و انگلستان «مقدماتي، متوسط و پيشرفته» به آزمايش ميگزراند. هريك از مراحل آزمون نشان دهنده ميزان آموزشي است كه اسب ديده و هر مرحله در حدود يكسال آموزش نياز دارد.
بعضيها فكر ميكنند با تمرين مداوم يك آزمون بدون در نظر گرفتن تفكر پنهان در پشت اصول تربيت اوليه، اسب ميتواند آزمون را با موفقيت پشت سر بگذارد. هر آزموني فقط براي اجرا و كنار گزاردن طراحي نشده بلكه در انتها پيامي دارد. ما از طريق تمرينهاي ژيمناستيكي در صدد ارتقاء سطح توانائيهاي طبيعي اسب هستيم و از اين طريق ميخواهيم اسب را سلامتتر و زيباتر جلوه دهيم و نميخواهيم فقط سواركار مسابقهها باشيم.
تأكيد ميكنم اسبهائي كه فقط آزمونها را مكرر به اجرا ميگزارند، خرفت ميشوند متأسسفانه در مسابقه ميتوان اسبهائي را ديد كه كاملا" مطيعاند ولي بشّاش نيستند در آلمان سعي بر اين بوده كه به نحوي اين خطر را برطرف كنند، ولي مشكل در افزايش تعداد اسبهاي شركت كننده در مسابقههاي مبتدي است كه ناچار شدهاند از تعداد حركتهاي آزمونها بكاهند و تأكيد بيشتري روي حركتها داشته باشند، تأكل مجموعة آزمون.
آزمونهاي كوتاه (تعداد حركتهاي كمتر) اين خطر را افزايش ميدهد كه اهم اصول توسعه دهندة گامها و حركت اسب به فراموشي سپرده شود. به اسب اجازه داده نميشود تا با گام (يورتمه، قدم و چهار نعل) كار، در ميدان مسابقه جولان داده آرام شده، خود را در محيط مسابقه پيدا كند. در آزمونهاي كوتاه بلافاصله اشكال مختلف تمرين شروع شده و هرچه بيشتر به حركتهاي سيركي شباهت پيدا ميكند. هنگامي كه فدراسيون سواركاري آلمان آزمونها را مورد تجديدنظر قرار داد، اهميت درستي گامها بخصوص در آزمونهاي مبتدي مورد توجه قرار گرفت، و داورها و كساني كه نمره ميدهند مسئوليت خطيري عهدهدار شدهاند، تا معيار تربيت اسب را مد نظر داشته باشند. در اين آزمونها به سواركار فرصت داده ميشود تا ميزان آشنائي خود با اصول اوليه تربيت اسب را، كه به درستي هم آنها را درك كرده و آموزش داده، به نمايش بگذارد. داورها در اين مرحله به دنبال اشتباه اسب و يا سوار براي كم كردن از نمرات نيستند، بلكه اسبي را جستجو ميكنند كه پايههاي قهرمانياش در حال محكمشدن است. عدم تمركزيابي، توجه اسب را چندان جدي نبايد گرفت، و اسب به چشم خودرو نبايد نگاه كرد: بسياري از داوران به جاي توجه به نفس گامها و نحوه صحيح حركت، به دنبال اشتباه هستند. اسبي كه به درستي حركت ميكند (داراي تكنيك صحيح است) هيچگاه نميتواند، پائين دست اسبي بايستد كه تكنيك او غلط است و اشتباه هم نميكند. در آموزش بايد ابتدا بر اجراي اصول اوليه تربيت تأكيد كنيم و پس از آن وارد جزئيات شويم.
اطاعت از اثرهاي حركت به جلو
دوباره به بحث درباره تربيت اسب جوان برميگرديم و پس از اين كه اسب را تا اندازهاي نظمپذير كرديم، او را وا ميداريم تا به فشار براي حركت به جلو جواب مساعد دهد.
ميتوانيم با ساِها فشار بيشتري وارد كنيم و همزمان در صورت لزوم از ضربات ملايم شلاِ و صدا هم كمك بگيريم. اگر اسب به فشار و ... جواب نداد بايد آن را با قدرت بيشتري به اجرا گذارد. با پيگيري و تداوم در اين تمرين و به كار گرفتن ساِها براي فشار، صدا و شلاِ، به مرحله ميرسيم كه ديگر بدون استفاده از صدا و شلاِ و با فشار ملايم ساِ ، اسب به حركت ميافتد و يا تغيير گام ميدهد. در مراحل بعدي آموزش اگر اسب به فشار ساِ جواب نداد دوباره ميتوان از شلاِ كمك گرفت.
براي تقويت پاهاي اسب به اين منظور كه به راحتي در زير او قرار بگيرند، فشار ساِها براي راندن او به جلو ضروري است. اين فشار خود به تنهائي كافي نيست. فقط به جلو راندن اسب به تنهائي فعال كننده پاهاي اسب نيست. برقراري تماس بين دست سوار و دهان اسب آن را تكميل ميكند. اسب بايد همواره آبخوري را دنبال كند و سر و گردن خود را به حالتي بيارايد كه با بهرهگيري از قدرت خود به بهترين مشكل ممكن تحرك را به نمايش بگذارد.
به دهنه كردن اسب
چگونگي به دهنه كردن اسب در يك جمله نميگنجد. تماس خشن با دستجلوها و در نتيجه دهان اسب نه فقط نتيجهبخش نيست، ممكن است منجر به واكنش عكس خواسته ما شود. يعني عضلات فك خود را منقبض كند. فقط از طريق هماهنگي اثرهاي دستها با ساِها نشيمن نيل به اين هدف ميسر است.
كليه تأثيرگزاري انسان بر روي اسب هماهنگي بين اثرهاي دستها، ساِها و نشيمن است. من خود اثر دستجلوها را با فشار ملايم رانها و اثر قاطع نشيمن همراه ميكنم.
تا اين مرحله از آموزش تماس ملايم با دستجلوها براي ترغيب اسب به كشيدن سر و گردن به جلو بوده است. ولي در اين مرحله تماس قاطعتري نياز است تا او به دهنه شود. اثرهاي قاطع ساِ و نشيمن اسب را به يورتمهاي فعال مياندازد. دستهاي سواركار آنچنان مسئولانه عمل ميكنند كه مانع تحرك ايجاد شده از عقب براي راندن اسب به جلو نشوند.
پس سواركار خود بايد بتواند اسب را حس كرده و دستهايش كاملا" حساس باشند. سواركار در اين مرحله نبايد به زور اسب را به دهنه كند، چرا كه فقط حس مقاومتپذيري را در او بيدار ميكند.
اثرهاي به دهنه كردن اسب
با دستهائي حساس بايد سعي كنيم نقطه تماس صحيح با دهان اسب را يافته و تا ميتوانيم آن را براي او لذتبخش كنيم. به اين منظور داشتن انگشتان و مچ انعطافپذير الزامي است. هرچه دستها بهتر عمل كنند، تماس مطمئنتر شده و در اثر تمرينهاي مداوم پيوسته اسب به آن مرحله از آموزش ميرسد كه بدون انقباض در هيچيك از عضلات پشت، كمر، گردن و آروارهها حركتي دلپذير و رو به جلو داشته باشد.
يك روزه به اين مرحله نميتوان رسيد
رسيدن به اين مرحله نيازمند توسعه تحرك پاهاست، تا اسب قدرت انتقال اين تحرك به جلو را داشته و بتواند سر و گردن خود را به نحوي بالا بگيرد كه سواركار قادر به بهرهبرداري حداكثر از آنها باشد.
براي ورود اسب به مرحلهاي كه شوِ گرفتن آبخوري و درك تماس سواركار در او بيدار شود بايد در تمام زمينههاي آموزشي او را تحت تمرين قرار داد.
تمام توجه ما بايد معطوف به اين باشد كه حركت اسب از عقب به جلو همراه با نوسان ملايم كپلهاست، به هنگام كار با اسب جوان فقط بايد او را وا بداريم كه تحرك از عقب ايجاد شده به جلو منتقل شود، نه اين كه اسب روي دست افتاده و با استفاده از قسمت جلو حركت كند. چنانچه گردن اسب در شانههايش فرو برود، مانع پرورش عضلات پشت اسب شده و مخل نظم گامهاي طبيعي اوست، كه نتيجه آن برعكس خواسته ما از اصول اوليه تربيت است. تذكر من در اين مرحله به اين دليل است كه از همين مرحله ميتوان اميد به موفقيت داشت و يا طعم تلخ شكست را چشيد. اگر خيلي زود و در مراحل اوليه آموزش سعي كنيم اسب را به دهنه كنيم راه غلط را انتخاب كرده و در آينده با مشكل روبرو خواهيم شد. به عنوان مثال اسبي را در نظر ميگيرم كه پشت دهنه است، دهانش نرم نيست، عقب او خشك و بهطور كلي حالت طبيعي او آسيب ديده است. در نهايت اين نحوه آموزش باعث كوتاهشدن شلنگهاي نامنظم و خشكي حركت شده، آينده آموزش اسب را آسيبپذير ميكند.
براي پيشرفت كار بايد اسب را با اثرهاي كلاسيك آشنا كرد به او اعتماد به نفس داد تا در اين مرحله از آموزش به اثرهاي حركت به جلو، جوانب و انتقالي معكوس به راحتي جواب دهد، و زماني اين اتفاِ ميافتد كه سوار بر اسب مسلط بوده، حركت او را در خط مستقيم و قوسها در اختيار داشته، اسب به اثرهاي او جواب دهد.
چگونگي اجراي اثرها بايد جزئي از آموزش سوار كار باشد. سوار بايد آنها را از اسبي آموزش ديده آموخته باشد وگرنه بسيار مشكل بتواند آنها را به اجرا گزارده و آيندة آموزشي خطرناكي براي اسب پيشرو دارد. سوار جوان (بيتجربه) بايد اسبي آموزش ديده زير پا داشته و سوار با تجربه با اسب جوان كار كند اين جوهر آموزش است.
بهتر است سوار بيتجربه اسبي آموزش ديده تهيه كند وقت و هزينهاي كه در اين راه صرف ميشود به هدر نخواهد رفت. سواركاري كه اسبهاي مختلف براي سواري در اختيار دارد قادر است بازتابهاي خود را بهبود ببخشد، كه اين يكي از مهمترين مراحل آموزش است. سواري كه اين چنين امكاناتي در اختيار ندارد ميبايست با مطالعه بيشتر از خطاهاي آموزشي كاسته و راه صحيح را براي تربيت اسب در پيش بگيرد.
رينر كليمكه سوار بر اختهاي 4 ساله ، او به اسب مي آ«وزد که چگونه به دهنه شود و روش اور در اين مرحله از تمرين به کار گرفتن قاطعانه دستجلوهاست تا اسب را به گرفتن آبخوري ترغيب کند .
اسب ممکن است عليرغم دستهاي پائين و دستجلوي بلند ، آبخوري را به غلط قبول کند . حالت سرو گردن اسب غلط است .
مربي بايد با تمرينهاي مختلفي كه در زير به آنها اشاره ميكنيم و به ما كمك ميكنند تا اسب به اثرهاي حركت مستقيم و معكوس به راحتي جواب دهد، آشنا باشد.
به اثرهاي جانبي
قبلا" شرح داديم كه چگونه اسب را به جلو رانده و يا از قدم به يورتمه برويم و اسب هم آموخته به اثرهاي دست جواب دهد. حال نوبت اثرهائي است كه اسب را به جلو و جوانب حركت ميدهند.
گردش روي دستها
يكي از اثرهاي مهم براي آشنائي حركت به جوانب گردش روي دستهاست. اين تمرين نرمشي و استفاده از آن در بين حركتها بسيار مفيد است، اسب را گرم كرده و به او ميآموزند كه به اثرهاي جانبي ساِ، وزن و دستجلو، جواب دهد.
با سه متر فاصله از خط حصار روي دست چپ ايست كنيد. وزن بيشتري روي نشيمن راست منتقل كردهودستجلوي راستراجمعكنيد. اولينواكنشاسبگردشسرشبه راست در جواب به اثر دستجلو است.
اثرهاي گردش روي دست كه با فاصله از حصار انجام ميشود.
گردش روي دست در وسط محوطه تمرين
اگر اسب به اثر دستجلو جواب داد، نوازشش كنيد و اگر نه، دوباره دستجلو را جمع كنيد. سپس سوار با ساق راست ، 4 انگشتپشتت تنگ فشار مي آورد و پاهاي اسب را قدم به قدم به دور دستهاي او مي گرداند تا حرکت کامل شود . اگر اسب به قشار ساق جواب نداد به آزامي پشت ساق ضربه مي زند .
. براي كمك به اسب دستجلوي راست بايد حالت دادن و گرفتن داشته باشد. ساِ چپ پشت تنگ كنترل كننده است. در اولين تمرين يك گام كافي است و اسب بايد تشويق شود و سپس تمرين، تا كاملشدن حركت ادامه پيدا ميكند. اگر در خلال تمرين مشكلي پيش بيايد به اولين مرحله برگشته و دوباره از اثر وزن و دستجلو شروع كنيد.
پس از اين كه اسب به اين اثر جواب داد، ميتوان به اثر وزن و دستجلوي خارج توجه كرد. انتقال وزن بر روي يك نشيمن امكان عقب روي را از اسب ميگيرد. دستجلوي خارج از حركت شانه خارج به سمت خارج جلوگيري كرده و اجازه نميدهد اسب به جلو حركت كند. گردش روي دست ميتواند به عنوان حركتي اصلاحي، به عنوان مثال براي اسبي كه طرف مانع حركت نميكند و يا نسبت به فشار ساِ بيتفاوت شده، مورد استفاده قرار بگيرد. اثرهاي جانبي اثرهاي ساِ سوار ميباشند.
جواب به فشار ساِ
اين هم تمرين نرمشي است كه به اسب ميآموزد براي حركت به جوانب به اثرهاي سوار جواب دهد. اين حركت هم همانند گردش روي دستها، تأثيري بر بهبود گامبرداري و يا توازن گامها نداشته و فقط تمريني است تا اسب را براي آموزشهاي آتي آماده كند.
تمرين اثر به ساِ در حالت قدم و يورتمه كار در فواصل كوتاه اجرا ميشود. اثرها به اين ترتيب اجرا ميشوند: اثر به ساِ براي حركت به سمت راست.
دستجلوي چپ كمي جمع شده سر اسب را به چپ ميكشيد، ساِ چپ پشت تنگ فشار آورده اسب را به سمت راست مياندازد و بهتر است در صورتي كه امكان داشته باشد، زماني اين اثر اجرا شود كه پاي چپ اسب از زمين جدا شده، بيشتر وزن سوار در اين حالت روي نشيمن چپ است. دست راست دستها را هدايت كرده و از به خارج كشيده شدن شانه راست جلوگيري ميكند. ساِ راست قاطعانه پشت تنگ قرار ميگيرد و هرگونه حركت عجولانه را كنترل ميكند. اگر اسب از به داخل گزاردن پاي داخل طفره رفت، سوار بلافاصله حركت دستهاي اسب را بهصورتي تنظيم كند كه روي دايرهاي كوچك حركت ميكنند، در حالي كه پاهاي اسب ثابت درجا ميزنند. سپس بايد اثرها به صورتي كه گفته شد به اجرا گزارده شود، در حالي كه اينبار دست راست و ساِ راست فعال هستند. اثر به ساِ در حالي تمام ميشود كه با دستجلوي خارج دستهاي اسب را با پاهاي او در يك راستا قرار دهيم.
جواب اسب به اثر ساق در آماده کردن او براي تمرين شانه به داخل بسيار مهم است . تمرين شانه به داخل توازن اسب را در آينده توسعه مي دهد . تفاوت اثر ساق و شانه به داخل در اين است که در اثر ساق اسب زاويه 45 درجه با خط حصار دارد و در شانه به داخل اين زاويه بيش از 30 درجه نيست .
اثر ساق ( اثر ساق چپ ) حرکت به راست ( اثر ساق راست ) حرکت به چپ .
اثر ساِ از گوشه به وسط و از وسط به گوشه.
براي بهبود اطاعت اسب نسبت به اثر ساِ - اثرهاي جانبي - است. طول و عرض مسافت حركت اسب را در حالي كه به اثر ساِ جواب ميدهد تغيير دهيد. در اين تمرين اسب با جواب به اثر ساِ روي دو
اثر ساِ راست. اسب از فشار ساِ داخل فرار ميكند در حالي كه روي چهار محور است. اسب كمي به راست خميده شده، بيشتر وزن سوار روي نشيمن راست است و ساِ چپ قاطعانه پشت تنگ قرار گرفته است.
محور در حاليكه قسمت جلو، جلوتر از عقب اوست تا يك شلنگ مانده به وسط و نقطه تعويض دست حركت ميكند. اسب به همان راحتي كه روي دو محور حركت ميكند دست هم عوض ميكند.
در تمرينها به آرامي از حركت به جلو با سر و گردن كشيده كاسته شده و اسب را بيشتر آماده حركت اريب 45 درجه ميكنيم. اين تمرينها بسيار با ارزشاند و نبايد از ميزان آنها كاسته شود.
. در ابتدا براي حركت راحتتر اسب روي دو محور، ميبايست انحناء بيشتري به او داد و هرچه اسب در اين حركت پيشرفتهتر، انحناء او كمتر ميشود و موضوع مهم اين است كه هرچه انحناء اسب كمتر بشود و قسمت جلو و عقب او به هنگام حركت روي دو محور در يك راستا قرار بگيرند، حركت اريب 45 درجه براي او سادهتر خواهد شد.
ميزان آموزشي كه اسب ديده است، تعيين كننده زمان و مسافتي است كه روي دو محور حركت ميكند. در ابتدا فقط چند شلنگ از اسب خواسته ميشود. براي اجراي اين تمرين اثرات به ترتيب زيراند:
حركت روي دست چپ و پس از عبور از عرض و ورود به طول، دستجلوي راست كمي جمع ميشود. وزن بيشتري روي نشيمن راست ميافتد و ساِ راست كمي عقبتر قرار ميگيرد. پس از دو شلنگ ساِ راست فشار وارد ميكند و اسب به طرف جلو و وسط حركت ميكند. ساِ چپ فعالانه در تماس است تا در صورت لزوم اسب را به جلو براند. در رسيدن به نقطه وسط اسب مستقيم شده و يك شلنگ روي خط مستقيم حركتميكند. براي حركت بعدي از وسط به طرف انتهاي طول محوطه اثرها عوض ميشوند. پس از رسيدن به انتهاي طول محوطه تمرين، اين مرحله از تمرين تمام است.
جواب به اثر ساِ در محوطة تمرين، دستها به خوبي همديگر را قطع كرده و اسب به درستي به چپ انحناء دارد.
منبع:کتاب اصول اولیه تربیت اسب های جوان
نویسنده:رینر کلیمکه
مترجم:مهدی جمشید خانی