♘امیرحسین♞
♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
2 باشگاه مهم دولتي نوروزآباد و شهدا رو به زوال هستند
ذاكري: روابط سياسي تابش به چه درد سواركاري خورده است؟
خبرگزاري فارس: دبير سابق هيات سواركاري استان تهران در پاسخ به جوابيه فدراسيون سواركاري مطالبي را عنوان داشت كه به شرح زير است.
به گزارش باشگاه خبري فارس «توانا»، محسن ذاكري در پاسخ به جوابيه فدراسيون، تشكيل دادگاه كيفري براي اصلاح امور در اين رشته را يكي از آرزوهاي خود و بسياري از بزرگان و نخبگان سواركاري عنوان داشته است. وي ابراز اميدواري كرد حاضر است براي پيشرفت سواركاري قرباني شود.
وي در اين رابطه مطالبي را كه از طريق فاكس در اختيار خبرنگار فارس قرار گرفته، عنوان داشته است:
* چرا حضور يك نامزد باعث برافروختگي و انفعال رئيس فدراسيون ميشود؟
ذاكري به موضوع تهديد به اخراج خود توسط رئيس فدراسيون در صورت راي آوردن كانديدا مورد نظر اشاره كرد و اظهار داشت: درباره تهديد به اخراج بنده در صورت آوردن حتي يك راي توسط كانديداهاي وقت در سال 88، اين سوال به ذهن متبادر ميشود كه چرا حضور يك نامزد باعث برافروختگي و انفعال رئيس فدراسيون مي شود كه از همه امكانات استفاده ميكند كه فلان شخص حتي يك راي هم نبايد بياورد و مرا تهديد ميكند كه اگر چنين شود، چنان ميشود. آيا رقابت و جنگ قدرت براي آقاي رئيس مهمتر از عمل به وظيفه شرعي و قانوني در قبال رعايت عدالت و امانت داري در اعمال مديريت ايشان است؟
*در فدراسيون سواركاري، آمارگرايي جايگزين تربيت صحيح و اصولي شده است
پيرامون بحث مربيگري و برگزاري دورههاي آموزشي جدلهاي فراواني در سالهاي گذشته انجام شده است. بارها توسط دلسوزان و حتي نايب رئيس فدراسيون، درباره روش برگزاري دورههاي مربيگري، تركيب نفرات و نحوه اعطا مدرك توسط كميته آموزش اعلام مخالفت و اعتراض شده؛ اما متاسفانه عرصه اعتراض و انتقاد در اين فدراسيون آنقدر تنگ شده كه اين دوستان نيز مجالي نداشته يا اگر هم داشتهاند، اثر بيروني نداشته تا همچنان آموزش مربيگري به سليقه افراد خاص، بيتجربه و فاقد تخصص انجام شود.
مشكلي كه در اين راستا به وجود آمده، اين است كه آمارگرايي جاي تربيت صحيح و روشهاي اصولي آموزش مبتني بر سر فصلها و متدهاي ابلاغي توسط سازمان و فدراسيون جهاني را گرفته است. اينكه آمار مربيان بالا برود، مهم نيست؛ بلكه آنچه اهميت دارد، تربيت اصولي مربيان است. در كجاي دنيا سراغ داريد كه افراد با حداقل تجربه در يك رشته در مدتي كمتر از يك هفته تحت آموزش قرار گرفته و به آنها مدرك مربيگري داده شود؟ اين لطمه به ريشههاي يك رشته ورزشي است.
*مسئولان سواركاري در تهران و استانها به مشكلات بيتوجه هستند
اختلافات و نارضايتيهاي عمومي در سطح سواركاري برخي استانها حاكي از مسئله مهمي است كه تفكر و تعمق در آن لازم است. بايد از مبادي ذيربط در سازمان و در مراكز استانها خصوصاً حراست محترم سازمان كه مشكلات سواركاري استانها را بررسي و مشاهده ميكنند، پرسيده شود كه چگونه مسئولين محترم سواركاري تهران و استانها به خواستهها و مشكلات موجود توجهي نميكنند؟ آيا بيتوجهي به خواستههاي عمومي و عدم توجه به مشكلات جامعه زيردست چيزي جز ديكتاتوري نيست؟ آيا اين معناي دموكراسي رئيس فدراسيون است كه به دليل اعتراض علني آقاي عليرضا ميرزايي يكي از سرمايهگزاران باارزش سواركاري، در جلسه عمومي معارفه آقاي حيدري سرپرست هيات تهران در باشگاه فرمانآرا در ارديبهشت ماه سال 88 مبني بر اينكه اين چه وضع فدراسيون است كه آقاي رئيس حتي به ما وقت ملاقات هم براي بيان مشكلات نميدهند، در مسابقه جام نشاطي در تيرماه همان سال هنگامي كه آقاي ميرزايي ميخواستند جايزه مقام دومي و سومي خود را از دست آقاي تابش بگيرند؛ ايشان به آقاي ميرزايي ميگويند كه به علت اعتراضي كه در آن جلسه كردي، هيچ وقت اجازه نميدهم به دفترم بيايي كه اين موجب درگيري لفظي ميان ايشان و رئيس فدراسيون ميگردد؟ اگر دخالت نميكردم و آقاي ميرزايي را آرام نميكردم، شايد منجر به درگيري فيزيكي نيز ميشد.
* 2 باشگاه مهم دولتي نوروزآباد و شهدا رو به زوال هستند
فدراسيون در سالهاي گذشته كوچكترين امكاناتي را براي باشگاههاي خصوصي و دولتي فراهم نكرده است. علاوه بر از دست دادن و به نوعي از بين بردن 2 باشگاه مهم دولتي نوروزآباد و شهدا كه با سوء مديريت رو به زوال هستند، براي برگزاري مسابقات خود محتاج بخش خصوصي شده و اين احتياج را نهتنها با اخلاق بيان نميكنند؛ بلكه همواره تلاش ميكنند با لحني آمرانه، همراه با زبان تهديد و ارعاب، امور را پيش ببرد. همين برخوردها باعث شد كه در ماههاي گذشته فعالترين باشگاههاي خصوصي از جمله آزمون و فرمانآرا، هرگونه همكاري خود را با فدراسيون قطع و رفتار مستبدانه فدراسيون را مورد انتقاد قرار دهند.
* از عدم حضور تيم ملي در مسابقات برونمرزي تا صاحبان سالنهاي كنسرت و نايت كلاب در سرزمين يانكيها
فدراسيون هنوز بعد از 31 سال فاقد ساختار منسجم تيمهاي ملي است. قهرمانان سواركاري باوجود فرصتهاي موجود، هنوز حسرت شركت در مسابقات منطقهاي و آسيايي و به تبع آن مسابقات جهاني را ميكشند. بايد از مسئولان پرسيد كه جوانان و نوجوانان ما در كجاي پازل فعاليت قهرماني و تيمهاي پايه ملي قرار دارند؟ آيا فدراسيون جهاني و آسيايي تقويم مسابقات ندارد؟ آيا تيمهاي ملي در ساير رشتهها بدون حتي شركت در يك رقابت بينالمللي، هر 4 سال عازم المپيك آسيايي و جهاني ميشوند؟ افرادي كه به فدراسيون تردد دارند، حتماً تخته وايت برد دبير محترم فدراسيون را كه بعد از مسابقات آسيايي قطر در دوره گذشته روزشمار بازيهاي آسيايي گوانگجو درآن ثبت شده بود را مشاهده كردهاند؛ پس چه شد آن همه برنامهريزي و آمار و ارقام؟ چرا قهرمانان پرتلاش و مستعد ميادين جهاني ما را اينچنين سركار گذاشتهاند؟ و شايد باز هم داستان تكراري تيم ملي در ظاهر و نقشهكشي براي اعزام ياران وطن و صاحبان سالنهاي كنسرت و نايت كلاب در سرزمين يانكيها (ايالت متحده امريكا). بايد پرسيد مسئله قرنطينه كه جناب آقاي تابش در سال 83 در مجمع هيات تهران قول رفع آن را دادند، اين اندازه غيرقابل حل است؟ اگر يك نماينده محترم مجلس نميتوانند اين مشكل را با روابط خود حل كنند، گناه بزرگي است كه به اين مسند تكيه زدهاند. بايد پرسيد روابط سياسي جناب رئيس و منصوبين ايشان تا به حال به چه درد جامعه سواركاري خورده است؟
*مصلحت جامعه سواركاري را بر مطامع شخصي ترجيح دادم
ورودم به سواركاري به اوايل سال 60 برميگردد. از نوجواني همراه برادر شهيدم اميرحسين ذاكري كه در آن زمان افتخار شاگردي مرحوم نشاطي را داشت، قدم به اين رشته نهادم. در مسابقات ارتشهاي جهان در سال 74 و 75 افتخار حضور دارم و با اسب ايراني موفق به كسب مقام دوم انفرادي شدم. عضو كوچكي از جامعه سواركاري هستم و اگر وارد عرصه خدمتگزاري در اين رشته شده و خواهم شد، فقط به نيت خدمت است. به توصيه شخص جناب آقاي تابش براي برون رفت از تنشهاي موجود، در سال 87 و زمان تصدي سرپرست سابق هيات تهران آقاي محمود اسدي دست ياري به ايشان دادم؛ اما به دليل ترجيح دادن مصلحت جامعه سواركاري بر مطامع شخصي افرادي معلوم الحال كه نتوانستند اين همگرايي و حركت اصولي را ببينند، از سمت خود استعفا كرم.
خبرگزاري فارس آمادگي دارد تا صحبتهاي مسئولان فدراسيون سواركاري را دراين باره بهطور كامل منعكس كند و تصميمگيري در اين باره را به مخاطبان واگذار كند.
ذاكري: روابط سياسي تابش به چه درد سواركاري خورده است؟
خبرگزاري فارس: دبير سابق هيات سواركاري استان تهران در پاسخ به جوابيه فدراسيون سواركاري مطالبي را عنوان داشت كه به شرح زير است.

به گزارش باشگاه خبري فارس «توانا»، محسن ذاكري در پاسخ به جوابيه فدراسيون، تشكيل دادگاه كيفري براي اصلاح امور در اين رشته را يكي از آرزوهاي خود و بسياري از بزرگان و نخبگان سواركاري عنوان داشته است. وي ابراز اميدواري كرد حاضر است براي پيشرفت سواركاري قرباني شود.
وي در اين رابطه مطالبي را كه از طريق فاكس در اختيار خبرنگار فارس قرار گرفته، عنوان داشته است:
* چرا حضور يك نامزد باعث برافروختگي و انفعال رئيس فدراسيون ميشود؟
ذاكري به موضوع تهديد به اخراج خود توسط رئيس فدراسيون در صورت راي آوردن كانديدا مورد نظر اشاره كرد و اظهار داشت: درباره تهديد به اخراج بنده در صورت آوردن حتي يك راي توسط كانديداهاي وقت در سال 88، اين سوال به ذهن متبادر ميشود كه چرا حضور يك نامزد باعث برافروختگي و انفعال رئيس فدراسيون مي شود كه از همه امكانات استفاده ميكند كه فلان شخص حتي يك راي هم نبايد بياورد و مرا تهديد ميكند كه اگر چنين شود، چنان ميشود. آيا رقابت و جنگ قدرت براي آقاي رئيس مهمتر از عمل به وظيفه شرعي و قانوني در قبال رعايت عدالت و امانت داري در اعمال مديريت ايشان است؟
*در فدراسيون سواركاري، آمارگرايي جايگزين تربيت صحيح و اصولي شده است
پيرامون بحث مربيگري و برگزاري دورههاي آموزشي جدلهاي فراواني در سالهاي گذشته انجام شده است. بارها توسط دلسوزان و حتي نايب رئيس فدراسيون، درباره روش برگزاري دورههاي مربيگري، تركيب نفرات و نحوه اعطا مدرك توسط كميته آموزش اعلام مخالفت و اعتراض شده؛ اما متاسفانه عرصه اعتراض و انتقاد در اين فدراسيون آنقدر تنگ شده كه اين دوستان نيز مجالي نداشته يا اگر هم داشتهاند، اثر بيروني نداشته تا همچنان آموزش مربيگري به سليقه افراد خاص، بيتجربه و فاقد تخصص انجام شود.
مشكلي كه در اين راستا به وجود آمده، اين است كه آمارگرايي جاي تربيت صحيح و روشهاي اصولي آموزش مبتني بر سر فصلها و متدهاي ابلاغي توسط سازمان و فدراسيون جهاني را گرفته است. اينكه آمار مربيان بالا برود، مهم نيست؛ بلكه آنچه اهميت دارد، تربيت اصولي مربيان است. در كجاي دنيا سراغ داريد كه افراد با حداقل تجربه در يك رشته در مدتي كمتر از يك هفته تحت آموزش قرار گرفته و به آنها مدرك مربيگري داده شود؟ اين لطمه به ريشههاي يك رشته ورزشي است.
*مسئولان سواركاري در تهران و استانها به مشكلات بيتوجه هستند
اختلافات و نارضايتيهاي عمومي در سطح سواركاري برخي استانها حاكي از مسئله مهمي است كه تفكر و تعمق در آن لازم است. بايد از مبادي ذيربط در سازمان و در مراكز استانها خصوصاً حراست محترم سازمان كه مشكلات سواركاري استانها را بررسي و مشاهده ميكنند، پرسيده شود كه چگونه مسئولين محترم سواركاري تهران و استانها به خواستهها و مشكلات موجود توجهي نميكنند؟ آيا بيتوجهي به خواستههاي عمومي و عدم توجه به مشكلات جامعه زيردست چيزي جز ديكتاتوري نيست؟ آيا اين معناي دموكراسي رئيس فدراسيون است كه به دليل اعتراض علني آقاي عليرضا ميرزايي يكي از سرمايهگزاران باارزش سواركاري، در جلسه عمومي معارفه آقاي حيدري سرپرست هيات تهران در باشگاه فرمانآرا در ارديبهشت ماه سال 88 مبني بر اينكه اين چه وضع فدراسيون است كه آقاي رئيس حتي به ما وقت ملاقات هم براي بيان مشكلات نميدهند، در مسابقه جام نشاطي در تيرماه همان سال هنگامي كه آقاي ميرزايي ميخواستند جايزه مقام دومي و سومي خود را از دست آقاي تابش بگيرند؛ ايشان به آقاي ميرزايي ميگويند كه به علت اعتراضي كه در آن جلسه كردي، هيچ وقت اجازه نميدهم به دفترم بيايي كه اين موجب درگيري لفظي ميان ايشان و رئيس فدراسيون ميگردد؟ اگر دخالت نميكردم و آقاي ميرزايي را آرام نميكردم، شايد منجر به درگيري فيزيكي نيز ميشد.
* 2 باشگاه مهم دولتي نوروزآباد و شهدا رو به زوال هستند
فدراسيون در سالهاي گذشته كوچكترين امكاناتي را براي باشگاههاي خصوصي و دولتي فراهم نكرده است. علاوه بر از دست دادن و به نوعي از بين بردن 2 باشگاه مهم دولتي نوروزآباد و شهدا كه با سوء مديريت رو به زوال هستند، براي برگزاري مسابقات خود محتاج بخش خصوصي شده و اين احتياج را نهتنها با اخلاق بيان نميكنند؛ بلكه همواره تلاش ميكنند با لحني آمرانه، همراه با زبان تهديد و ارعاب، امور را پيش ببرد. همين برخوردها باعث شد كه در ماههاي گذشته فعالترين باشگاههاي خصوصي از جمله آزمون و فرمانآرا، هرگونه همكاري خود را با فدراسيون قطع و رفتار مستبدانه فدراسيون را مورد انتقاد قرار دهند.
* از عدم حضور تيم ملي در مسابقات برونمرزي تا صاحبان سالنهاي كنسرت و نايت كلاب در سرزمين يانكيها
فدراسيون هنوز بعد از 31 سال فاقد ساختار منسجم تيمهاي ملي است. قهرمانان سواركاري باوجود فرصتهاي موجود، هنوز حسرت شركت در مسابقات منطقهاي و آسيايي و به تبع آن مسابقات جهاني را ميكشند. بايد از مسئولان پرسيد كه جوانان و نوجوانان ما در كجاي پازل فعاليت قهرماني و تيمهاي پايه ملي قرار دارند؟ آيا فدراسيون جهاني و آسيايي تقويم مسابقات ندارد؟ آيا تيمهاي ملي در ساير رشتهها بدون حتي شركت در يك رقابت بينالمللي، هر 4 سال عازم المپيك آسيايي و جهاني ميشوند؟ افرادي كه به فدراسيون تردد دارند، حتماً تخته وايت برد دبير محترم فدراسيون را كه بعد از مسابقات آسيايي قطر در دوره گذشته روزشمار بازيهاي آسيايي گوانگجو درآن ثبت شده بود را مشاهده كردهاند؛ پس چه شد آن همه برنامهريزي و آمار و ارقام؟ چرا قهرمانان پرتلاش و مستعد ميادين جهاني ما را اينچنين سركار گذاشتهاند؟ و شايد باز هم داستان تكراري تيم ملي در ظاهر و نقشهكشي براي اعزام ياران وطن و صاحبان سالنهاي كنسرت و نايت كلاب در سرزمين يانكيها (ايالت متحده امريكا). بايد پرسيد مسئله قرنطينه كه جناب آقاي تابش در سال 83 در مجمع هيات تهران قول رفع آن را دادند، اين اندازه غيرقابل حل است؟ اگر يك نماينده محترم مجلس نميتوانند اين مشكل را با روابط خود حل كنند، گناه بزرگي است كه به اين مسند تكيه زدهاند. بايد پرسيد روابط سياسي جناب رئيس و منصوبين ايشان تا به حال به چه درد جامعه سواركاري خورده است؟
*مصلحت جامعه سواركاري را بر مطامع شخصي ترجيح دادم
ورودم به سواركاري به اوايل سال 60 برميگردد. از نوجواني همراه برادر شهيدم اميرحسين ذاكري كه در آن زمان افتخار شاگردي مرحوم نشاطي را داشت، قدم به اين رشته نهادم. در مسابقات ارتشهاي جهان در سال 74 و 75 افتخار حضور دارم و با اسب ايراني موفق به كسب مقام دوم انفرادي شدم. عضو كوچكي از جامعه سواركاري هستم و اگر وارد عرصه خدمتگزاري در اين رشته شده و خواهم شد، فقط به نيت خدمت است. به توصيه شخص جناب آقاي تابش براي برون رفت از تنشهاي موجود، در سال 87 و زمان تصدي سرپرست سابق هيات تهران آقاي محمود اسدي دست ياري به ايشان دادم؛ اما به دليل ترجيح دادن مصلحت جامعه سواركاري بر مطامع شخصي افرادي معلوم الحال كه نتوانستند اين همگرايي و حركت اصولي را ببينند، از سمت خود استعفا كرم.
خبرگزاري فارس آمادگي دارد تا صحبتهاي مسئولان فدراسيون سواركاري را دراين باره بهطور كامل منعكس كند و تصميمگيري در اين باره را به مخاطبان واگذار كند.