tda
New member
لوئيز ليلين در سال ۱۳۳۶ با يكى از شاهزادگان ايرانى به نام نرسى فيروز ازدواج و به همراه او به ايران سفر كرد. با كمك همسر خود و با توجه به علاقه اى كه به اسب و سوارى داشت مركزى را به نام نوروزآباد در تهران جهت سوارى فرزندانش تاسيس كرد.
لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.
چشم به پهنه وسيع دشتى دوخته بود كه در انتها به علفزارهاى بزرگ آسياى مركزى مى رسيد. پيكرك سفالين كوچكى به شكل اسب در دست و ذهنى غوطه ور در هزاره هاى پيش از تاريخ داشت. شايد به زمانى مى انديشيد كه اسب يكى از مهمترين عناصر زندگى ساكنان اين دشت ها بود. همان حيوانى كه يمن حضورش خود نعمتى ارزشمند بود و بدون حضور او فرمانروايى قبايلى چون قبايل هند و اروپايى به مدت هزاران سال بر استپ هاى پهناور آسياى مركزى پايدار نمى ماند. چهل دهه زندگى در اين منطقه خود دليل عشق او به اين حيوان است. علاقه او به اسب و آشنايى با اسب هاى شرقى خود داستانى دل انگيز دارد. لوئيز ليلين (Louise Laylin) در سال ۱۳۳۶ با يكى از شاهزادگان ايرانى به نام نرسى فيروز ازدواج و به همراه او به ايران سفر كرد. با كمك همسر خود و با توجه به علاقه اى كه به اسب و سوارى داشت مركزى را به نام نوروزآباد در تهران جهت سوارى فرزندانش تاسيس كرد. لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.
•سابقه فعاليت شما در ارتباط با نژادهاى اسب ايران به چه زمانى برمى گردد؟
سابقه آشنايى من با اسب هاى ايران به سال ۱۳۵۴ برمى گردد. ما در ابتدا مركزى را براى آموزش سواركارى به كودكان در نوروزآباد افتتاح كرديم. كار آموزش سواركارى را با اسب هاى بومى ايران آغاز كرديم به دليل اين كه اين اسب ها اخلاق خوب و رفتار آرامى دارند و براى آشنايى كودكان با اسب اين مسئله مهمى است. اسب هايى كه در مزارع و روستاهاى ايران وجود دارند برخلاف اسب هاى خارجى كه در باشگاه هاى تهران مى بينيم بسيار فرمانبردار و صبور هستند. در ابتدا كار را با اسب تركمن شروع كرديم. از منطقه قصر شيرين هم تعدادى اسب كه براى حمل و نقل و قاچاق كالا استفاده مى شدند خريدارى شد. فعاليت هاى ما در حدود پنج سال ادامه داشت. پس از آن نوروزآباد را به انجمن سلطنتى اسب فروختيم. پس از فروش آن محل ناچاراً اسب ها را براى مدت يك سال به كردستان برديم. اسطبل اسب ها در محل نامناسبى در زير زمين قرار داشت، سرماى زمستان هم در آن منطقه براى اسب ها كشنده بود ناچار به نقل مكان اسب ها به محلى مناسب بوديم. روزى يكى از دوستان همسرم به نام حاجى احمد صفايى كه سيس (مربى) اسب بود، ما را براى شكار گراز به تركمن صحرا دعوت كرد. با كمك او زمينى در منطقه قره تپه شيخ از توابع شهر كلاله خريديم. اسب ها به محل جديد برده شدند و فعاليت جدى ما در اين زمينه آغاز شد.
•امروز در دنيا شما را به نام فردى كه نژاد اسب كوچك كرانه هاى درياى خزر را مجدداً كشف كرد، مى شناسند اين كار چگونه شكل گرفت؟
من همواره براى آموزش سوارى به كودكان دنبال اسبى آرام، صبور و كوچك اندام مى گشتم. در سفرى كه به همراه همسرم به شهر شيراز داشتم، اسب گمشده روياهاى خود را در نگاره هاى تخت جمشيد يافتم. اسب هاى نقش بسته بر روى سنگ مرا بسيار شگفت زده كرد. شگفتى همراه با افسوس زيرا ديگر چنين اسبانى در ايران وجود نداشت. تصوير اين اسب ها هميشه در ذهن من بود تا اين كه روزى در يكى از روستاهاى شهر آمل اسب كوچك اندامى را ديدم كه جهت حمل سيمان به يك گارى بسته شده بود. گويى نگاره هاى تخت جمشيد را از روى اين اسب ساخته بودند. اسب را همانجا از صاحبش خريدم. خوشحالى من در آن لحظه وصف ناپذير بود، زيرا اسب روياهاى خود را يافته بودم. شباهت بيش از حد اين اسب ها با اسب هاى امپراتوران هخامنشى من را تشويق به انجام تحقيقات مفصلى بر روى آنها كرد. تحقيقات خود را با همكارى دامپزشكان، متخصصان ژنتيك و باستان شناسان آغاز كرديم. يكى از موسسات انگليسى به نام (The British Institute of Persian Studies) درباره تحقيقات باستان شناسى بر روى اين اسب ها اظهار علاقه كرد. در اين راستا دكتر «ساندار بوكينى» (Sandor Bokanyi) كه يك جانورباستان شناس (Archaeozoologist) بود و سال ها در روسيه، لهستان، مجارستان و عراق بر روى اسب ها كار كرده بود همكارى خود را با ما آغاز كرد. نتيجه تحقيقات او نشان داد كه اين اسب حلقه واسطى ميان نژاد پرژوالسكى و اكوئوس كابالوس است. عدد كروموزومى اسب خزر ۶۵ بود، در حالى كه كروموزوم هاى دو نژاد ديگر به ترتيب ۶۶ و ۶۴ است. پس از جمع آورى تعدادى از اين اسب ها كار پرورش و اصلاح نژاد آنها آغاز شد. تعدادى نيز به كشورهاى ديگر از جمله انگلستان صادر شد. علاقه خاندان سلطنتى انگليس به اين نژاد منجر به تاسيس انجمن سلطنتى اسبچه خزر شد و به اين ترتيب پرورش اين نژاد در خارج از ايران نيز صورت گرفت.
•علاوه بر مطالعات انجام شده بر روى اسبچه خزر آيا مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى موجود در ايران انجام گرفت؟ و نتيجه آن چيست؟
بله، در راستاى مطالعات ژنتيكى كه بر روى استخوان اسبچه خزر انجام شد مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى ايران صورت گرفت. مقايسه اندازه هاى استخوان اسبچه با استخوان هاى يافت شده از مناطق مختلف ايران به خصوص مناطق زاگرس و دامغان نشان داد كه در گذشته سه نوع اسب به عنوان نژادهاى پايه اسب هاى امروزى در فلات ايران وجود داشته است. اين حقيقت آشكار شد كه اسبچه خزر، اسب تركمن و يابو نژادهاى اصلى اسب هاى شرقى بوده اند و از لحاظ ژنتيك چنين چيزى را نمى شود در جاى ديگرى يافت. همچنين تحقيقات دكتر«بوكينى» نشان داد كه اسب عرب در حدود ۲۰۰۰ سال پيش از ميلاد در منطقه زاگرس وجود داشته و اجداد آنها اسب هاى كوچك اندام كرانه هاى درياى خزر بوده اند. براساس مطالعات استخوان شناسى جدولى نيز از سير تكاملى اسب ها در ايران تهيه شد. اين جدول سير اشتقاق نژادهاى اسب ايران را نشان مى دهد. به عنوان مثال نشان مى دهد اسب سنگين وزن نسايى كه هرودوت بسيار از آن سخن گفته است از سه نژاد پايه نام برده به وجود آمده است. همان اسبى كه امروزه آن را به نام اسب كرد مى شناسيم.
•طبق نظر شما يابو يكى از سه نژاد پايه اسب هاى شرقى است. قابليت اين نژاد چيست و آيا غير از ايران در كشور ديگرى وجود دارد؟
يابو نژاد بسيار خوبى است. استقامت بالا و قدرت خوبى دارد. امروز در مناطق تركمن نشين ايران از آن استفاده زيادى مى شود، به خصوص براى باربرى. امروز در قزاقستان نيز از يابو استفاده مى شود. حتى در مناطق سردسير قزاقستان كه نگهدارى گاو مشكل است، از گوشت يابو استفاده مى شود.
•آيا بين يابوهاى موجود در ايران و قزاقستان تفاوتى وجود دارد؟
تفاوت فنوتيپى بارزى وجود ندارد اما از نظر تفاوت هاى ژنتيكى نمى توان اظهارنظر كرد زيرا هنوز نمونه هاى مو و خون آنها آزمايش نشده است.
•امروز شما يكى از بزرگترين پرورش دهندگان اسب تركمن در ايران هستيد، چه شد كه به پرورش و مطالعه بر روى اين نژاد علاقه مند شديد؟
قبل از انقلاب ما با اسب كرد، اسبچه خزر و تركمن كار مى كرديم. پس از گذشت چند سال و بهبود وضعيت نگهدارى اسب مجدداً كار را با اسب تركمن آغاز كرديم. به تدريج متوجه شديم كه اين اسب استعداد بالايى در پرش دارد. اصولاً اسب تركمن به واسطه هوش زيادش مى فهمد كه چه زمانى و چگونه بايد بپرد و مانند نژادهاى خارجى لزومى ندارد كه تمامى اصول پرش به او آموخته شود.
تحقيقات ما با همكارى دكتر «گاس كاتران» از دانشگاه كنتاكى نشان داد، اسبى كه ما امروز به نام اسب تركمن مى شناسيم، همان اسبى است كه روزگارى به نام اسب تورانى، سكايى و يا پارتى شناخته مى شد. بدون شك اين اسب يكى از قديمى ترين و خالص ترين نژادهاى اسب در جهان است. قدمت و اصالت اين اسب همراه با خصوصيات پسنديده اش از جمله استقامت، سرعت و هوش سرشارش ما را بر آن داشت كه عمده فعاليت خود را به پرورش و كار با اين نژاد اختصاص دهيم.
•در كشور تركمنستان هم اسب تركمن يا به قول خودشان اسب آخال تكه وجود دارد، آيا تفاوتى ميان اسب هاى اين كشور با اسب هاى تركمن ايران وجود دارد؟
به طور كلى منشاء نژادى اسب هاى تركمن ايران و تركمنستان يكى است، اما در زمان سلطه روس ها در تركمنستان صدمات فراوانى به اسب ها خورد. به طورى كه اكثر اسب ها از بين رفتند و كار به جايى رسيد كه تعداد ۲۴ راس اسب بيشتر باقى نماند. اسبى كه امروز به نام آخال تكه مى شناسيم توسط روس ها با نژادهاى ديگرى آميخته شد و خلوص خود را تا حد زيادى از دست داد. اين مسئله سبب بروز مشكلات ژنتيكى فراوانى براى اين اسب ها شد. در مقابل تركمن هايى كه به سمت ايران مهاجرت كردند اسب هاى خود را نسبتاً خالص نگاه داشتند. به طور كلى تفاوت ژنتيكى بارزى بين اسب هاى ايران و تركمنستان وجود ندارد تنها تفاوت تا حدودى در فنوتيپ آنها است. به رغم ظاهرى زيبا، آخال تكه هاى تركمنستان اسب هاى خالصى نيستند.
•در حال حاضر به پرورش اسب تركمن اشتغال داريد. لطفاً در اين مورد و همچنين درباره مشكلاتى كه در اين كار با آن روبه رو هستيد، توضيح دهيد؟
ما در ابتدا شروع به جمع آورى اسب هاى خالص تركمن در مناطق مختلفى از تركمن صحرا كرديم. براى توليد كره از يك سيلمى به نام ارونت كه در زمان شاه از روسيه وارد شده بود استفاده كرديم. ارونت را براى كشش ماديان هاى تركمن در گنبد گذاشتيم اما متاسفانه تركمن ها از اين اسب استفاده نكردند و ماديان هاى خود را با اسب هاى نژاد تروبرد وارداتى مخلوط كردند. پس از ارونت توسط آقاى سينا ظهير يك سيلمى آخال تكه به نام دل دل خريدارى كرديم. دل دل احتمالاً در شكم مادرش از روسيه به ايران آمده بود. نتايج آزمايش هاى مو و خون دل دل نشان داد كه آن اسبى خالص است و جهت كشش با ماديان هايمان از او استفاده فراوانى كرديم. در حال حاضر تعداد ۴۵ راس اسب تركمن داريم. سه رأس سيلمى، دو رأس اخته و ۴۰ راس ماديان. تمام اسب داران اطراف اين منطقه از سيلمى هاى ما براى كشش ماديان هاى خود استفاده مى كنند. اين مسئله به خالص نگاه داشتن اسب هاى منطقه كمك بزرگى مى كند. در امر پرورش اسب مشكلات زيادى بر سر راه ما وجود دارد. نبود بازار مناسب فروش اسب يكى از مهم ترين مشكلات ما است. صادرات اسب از ايران ممنوع است در حالى كه واردات اسب هاى خارجى آزاد است. صادرات اسب براى توليدكنندگان داخلى مسئله اى بسيار مهم است زيرا بازار فروش داخلى رونق چندانى ندارد.
•به نظر شما با آزاد شدن قانون صادرات، مشكل صنعت پرورش اسب در ايران حل خواهد شد؟
تا حدود زيادى بله. نگهدارى اسب كارى پرهزينه است و اگر توليد كننده از محل فروش اسب نتواند هزينه هاى خود را جبران كند ديگر ادامه كار برايش ميسر نيست. اين مشكلى است كه تمامى توليدكنندگان بومى نيز با آن دست به گريبان هستند. امروز قيمت اسب تركمن بسيار پايين است و هزينه نگهدارى خود را برنمى گرداند. اين مسئله و عدم تمايل تركمن ها به پرورش اسب هايشان نسل اسب تركمن را با خطرى جدى مواجه كرده است. مشكل اين جا است كه راه براى ورود اسب هاى خارجى باز است و اكثر مردم متاسفانه داشتن يك اسب خارجى را براى خود نوعى افتخار يا پرستيژ مى دانند. اين در حالى است كه قيمت اين اسب هاى وارداتى بسيار بالا و در حدود ۳۰ تا ۵۰ ميليون تومان است. اگر توليدكننده داخلى بتواند تنها يك كره در سال با قيمتى مناسب بفروشد تمام هزينه اسب هاى خود را براى يك سال تامين مى كند. اما وجود اسب هاى خارجى، بازار فروش داخلى را فلج كرده است. در نتيجه براى توليدكنندگان داخلى چاره اى جز صادرات نمى ماند.
•آيا تاكنون از بخش دولتى كمكى دريافت كرده ايد؟
بخش دولتى تا امروز هيچ كمكى در جهت توليد اسب به ما نكرده است. حتى ما هنوز بعد از اين همه سال توليد و پرورش اسب پروانه توليد نداريم. ما هر سال براى خريد يونجه يك وام پنج ميليون تومانى از بانك كشاورزى مى گيريم اما اين هم مشكل است. زيرا به ما مى گويند، اسب دام نيست و وام براى آن داده نمى شود!
ما در جهت پيشبرد توليد و پرورش اسب از توريست ها استفاده مى كنيم. هميشه پانزده اسب براى توريست ها آماده داريم. آنها براى آشنايى با اسب تركمن و سوارى با آنها پيش ما مى آيند. درآمد حاصله از اين كار است كه ما را تا امروز در امر پرورش اسب تركمن موفق نگاه داشته است. اكثر توريست ها مجذوب اين اسب و سوارى دلپذير آن مى شوند. وقتى از من مى پرسند كه چه برنامه اى براى آينده اين اسب ها داريد من ناچاراً به آنها مى گويم هيچ. توريست ها اكثراً به خاطر من مى آيند و اگر من ديگر نباشم هيچ توريستى نمى آيد. اگر در طول يك سال توريستى نداشته باشيم مجبور خواهيم شد تمام اسب ها را بفروشيم. من الان ۷۱سال دارم و بيشتر از اين نمى توانم اين كار را ادامه دهم. وقتى من نباشم ساير پرورش دهندگان هم در اين منطقه كار پرورش اسب را رها مى كنند. من واقعاً خسته شده ام. وقتى اميد نيست آدم ديگر دل كار كردن ندارد. در تركمن صحرا گاهى اسب هاى نحيف و كوچكى را مى بينيم كه در اثر كمبود تغذيه سوخته اند. من هم سوخته ام.
•وضعيت اسب تركمن را در ايران چگونه ارزيابى مى كنيد؟ آيا نسل اسب تركمن در خطر انقراض قرار دارد؟
وضعيت اسب تركمن در ايران خيلى بد است. اگر كمتر از ۱۰۰۰ ماديان از يك نژاد اسب در منطقه اى وجود داشته باشد بايد اين نژاد را منقرض شده يا در حال انقراض تلقى كرد. من فكر مى كنم در منطقه تركمن صحرا چيزى بيش از ۲۰۰ ماديان وجود ندارد و بدون شك با اين روال نسل اسب تركمن تا چند سال ديگر به طور كلى از بين مى رود. تركمن ها نيز ديگر علاقه اى به پرورش اسب ندارند. تنها اميد آنها به مسابقات كورس است. اما مسابقات هم دردى را دوا نمى كند زيرا جوايز كورس هاى اسب تركمن بسيار ناچيز و در بيشتر مواقع فقط سبوس است. در حالى كه براى مسابقات اسب هاى خارجى جوايز كلانى در نظر گرفته مى شود.
•براى جلوگيرى از انقراض اين اسب ها چه راهكارى را پيشنهاد مى كنيد؟
به نظر من براى رفع اين مشكل احتياج به كمك دولت نيست. اگر به بخش خصوصى هر ساله اجازه صادرات چند رأس اسب داده شود خود به خود بازار اسب در ميان توليدكنندگان بهتر مى شود. براى حفظ اين اسب ها يك پايه اقتصادى لازم است. اين كار توليدكنندگان محلى را نيز به حفظ و پرورش اسب هايشان تشويق مى كند. در غير اين صورت نسل اين اسب براى هميشه از بين مى رود. اگر اين اسب از نظر ژنتيكى از بين برود در هيچ جاى ديگر نژادى مانند آن يافت نمى شود.
- این مصاحبه توسط آقای علی گلشن انجام گرفته
لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.
چشم به پهنه وسيع دشتى دوخته بود كه در انتها به علفزارهاى بزرگ آسياى مركزى مى رسيد. پيكرك سفالين كوچكى به شكل اسب در دست و ذهنى غوطه ور در هزاره هاى پيش از تاريخ داشت. شايد به زمانى مى انديشيد كه اسب يكى از مهمترين عناصر زندگى ساكنان اين دشت ها بود. همان حيوانى كه يمن حضورش خود نعمتى ارزشمند بود و بدون حضور او فرمانروايى قبايلى چون قبايل هند و اروپايى به مدت هزاران سال بر استپ هاى پهناور آسياى مركزى پايدار نمى ماند. چهل دهه زندگى در اين منطقه خود دليل عشق او به اين حيوان است. علاقه او به اسب و آشنايى با اسب هاى شرقى خود داستانى دل انگيز دارد. لوئيز ليلين (Louise Laylin) در سال ۱۳۳۶ با يكى از شاهزادگان ايرانى به نام نرسى فيروز ازدواج و به همراه او به ايران سفر كرد. با كمك همسر خود و با توجه به علاقه اى كه به اسب و سوارى داشت مركزى را به نام نوروزآباد در تهران جهت سوارى فرزندانش تاسيس كرد. لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.
•سابقه فعاليت شما در ارتباط با نژادهاى اسب ايران به چه زمانى برمى گردد؟
سابقه آشنايى من با اسب هاى ايران به سال ۱۳۵۴ برمى گردد. ما در ابتدا مركزى را براى آموزش سواركارى به كودكان در نوروزآباد افتتاح كرديم. كار آموزش سواركارى را با اسب هاى بومى ايران آغاز كرديم به دليل اين كه اين اسب ها اخلاق خوب و رفتار آرامى دارند و براى آشنايى كودكان با اسب اين مسئله مهمى است. اسب هايى كه در مزارع و روستاهاى ايران وجود دارند برخلاف اسب هاى خارجى كه در باشگاه هاى تهران مى بينيم بسيار فرمانبردار و صبور هستند. در ابتدا كار را با اسب تركمن شروع كرديم. از منطقه قصر شيرين هم تعدادى اسب كه براى حمل و نقل و قاچاق كالا استفاده مى شدند خريدارى شد. فعاليت هاى ما در حدود پنج سال ادامه داشت. پس از آن نوروزآباد را به انجمن سلطنتى اسب فروختيم. پس از فروش آن محل ناچاراً اسب ها را براى مدت يك سال به كردستان برديم. اسطبل اسب ها در محل نامناسبى در زير زمين قرار داشت، سرماى زمستان هم در آن منطقه براى اسب ها كشنده بود ناچار به نقل مكان اسب ها به محلى مناسب بوديم. روزى يكى از دوستان همسرم به نام حاجى احمد صفايى كه سيس (مربى) اسب بود، ما را براى شكار گراز به تركمن صحرا دعوت كرد. با كمك او زمينى در منطقه قره تپه شيخ از توابع شهر كلاله خريديم. اسب ها به محل جديد برده شدند و فعاليت جدى ما در اين زمينه آغاز شد.
•امروز در دنيا شما را به نام فردى كه نژاد اسب كوچك كرانه هاى درياى خزر را مجدداً كشف كرد، مى شناسند اين كار چگونه شكل گرفت؟
من همواره براى آموزش سوارى به كودكان دنبال اسبى آرام، صبور و كوچك اندام مى گشتم. در سفرى كه به همراه همسرم به شهر شيراز داشتم، اسب گمشده روياهاى خود را در نگاره هاى تخت جمشيد يافتم. اسب هاى نقش بسته بر روى سنگ مرا بسيار شگفت زده كرد. شگفتى همراه با افسوس زيرا ديگر چنين اسبانى در ايران وجود نداشت. تصوير اين اسب ها هميشه در ذهن من بود تا اين كه روزى در يكى از روستاهاى شهر آمل اسب كوچك اندامى را ديدم كه جهت حمل سيمان به يك گارى بسته شده بود. گويى نگاره هاى تخت جمشيد را از روى اين اسب ساخته بودند. اسب را همانجا از صاحبش خريدم. خوشحالى من در آن لحظه وصف ناپذير بود، زيرا اسب روياهاى خود را يافته بودم. شباهت بيش از حد اين اسب ها با اسب هاى امپراتوران هخامنشى من را تشويق به انجام تحقيقات مفصلى بر روى آنها كرد. تحقيقات خود را با همكارى دامپزشكان، متخصصان ژنتيك و باستان شناسان آغاز كرديم. يكى از موسسات انگليسى به نام (The British Institute of Persian Studies) درباره تحقيقات باستان شناسى بر روى اين اسب ها اظهار علاقه كرد. در اين راستا دكتر «ساندار بوكينى» (Sandor Bokanyi) كه يك جانورباستان شناس (Archaeozoologist) بود و سال ها در روسيه، لهستان، مجارستان و عراق بر روى اسب ها كار كرده بود همكارى خود را با ما آغاز كرد. نتيجه تحقيقات او نشان داد كه اين اسب حلقه واسطى ميان نژاد پرژوالسكى و اكوئوس كابالوس است. عدد كروموزومى اسب خزر ۶۵ بود، در حالى كه كروموزوم هاى دو نژاد ديگر به ترتيب ۶۶ و ۶۴ است. پس از جمع آورى تعدادى از اين اسب ها كار پرورش و اصلاح نژاد آنها آغاز شد. تعدادى نيز به كشورهاى ديگر از جمله انگلستان صادر شد. علاقه خاندان سلطنتى انگليس به اين نژاد منجر به تاسيس انجمن سلطنتى اسبچه خزر شد و به اين ترتيب پرورش اين نژاد در خارج از ايران نيز صورت گرفت.
•علاوه بر مطالعات انجام شده بر روى اسبچه خزر آيا مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى موجود در ايران انجام گرفت؟ و نتيجه آن چيست؟
بله، در راستاى مطالعات ژنتيكى كه بر روى استخوان اسبچه خزر انجام شد مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى ايران صورت گرفت. مقايسه اندازه هاى استخوان اسبچه با استخوان هاى يافت شده از مناطق مختلف ايران به خصوص مناطق زاگرس و دامغان نشان داد كه در گذشته سه نوع اسب به عنوان نژادهاى پايه اسب هاى امروزى در فلات ايران وجود داشته است. اين حقيقت آشكار شد كه اسبچه خزر، اسب تركمن و يابو نژادهاى اصلى اسب هاى شرقى بوده اند و از لحاظ ژنتيك چنين چيزى را نمى شود در جاى ديگرى يافت. همچنين تحقيقات دكتر«بوكينى» نشان داد كه اسب عرب در حدود ۲۰۰۰ سال پيش از ميلاد در منطقه زاگرس وجود داشته و اجداد آنها اسب هاى كوچك اندام كرانه هاى درياى خزر بوده اند. براساس مطالعات استخوان شناسى جدولى نيز از سير تكاملى اسب ها در ايران تهيه شد. اين جدول سير اشتقاق نژادهاى اسب ايران را نشان مى دهد. به عنوان مثال نشان مى دهد اسب سنگين وزن نسايى كه هرودوت بسيار از آن سخن گفته است از سه نژاد پايه نام برده به وجود آمده است. همان اسبى كه امروزه آن را به نام اسب كرد مى شناسيم.
•طبق نظر شما يابو يكى از سه نژاد پايه اسب هاى شرقى است. قابليت اين نژاد چيست و آيا غير از ايران در كشور ديگرى وجود دارد؟
يابو نژاد بسيار خوبى است. استقامت بالا و قدرت خوبى دارد. امروز در مناطق تركمن نشين ايران از آن استفاده زيادى مى شود، به خصوص براى باربرى. امروز در قزاقستان نيز از يابو استفاده مى شود. حتى در مناطق سردسير قزاقستان كه نگهدارى گاو مشكل است، از گوشت يابو استفاده مى شود.
•آيا بين يابوهاى موجود در ايران و قزاقستان تفاوتى وجود دارد؟
تفاوت فنوتيپى بارزى وجود ندارد اما از نظر تفاوت هاى ژنتيكى نمى توان اظهارنظر كرد زيرا هنوز نمونه هاى مو و خون آنها آزمايش نشده است.
•امروز شما يكى از بزرگترين پرورش دهندگان اسب تركمن در ايران هستيد، چه شد كه به پرورش و مطالعه بر روى اين نژاد علاقه مند شديد؟
قبل از انقلاب ما با اسب كرد، اسبچه خزر و تركمن كار مى كرديم. پس از گذشت چند سال و بهبود وضعيت نگهدارى اسب مجدداً كار را با اسب تركمن آغاز كرديم. به تدريج متوجه شديم كه اين اسب استعداد بالايى در پرش دارد. اصولاً اسب تركمن به واسطه هوش زيادش مى فهمد كه چه زمانى و چگونه بايد بپرد و مانند نژادهاى خارجى لزومى ندارد كه تمامى اصول پرش به او آموخته شود.
تحقيقات ما با همكارى دكتر «گاس كاتران» از دانشگاه كنتاكى نشان داد، اسبى كه ما امروز به نام اسب تركمن مى شناسيم، همان اسبى است كه روزگارى به نام اسب تورانى، سكايى و يا پارتى شناخته مى شد. بدون شك اين اسب يكى از قديمى ترين و خالص ترين نژادهاى اسب در جهان است. قدمت و اصالت اين اسب همراه با خصوصيات پسنديده اش از جمله استقامت، سرعت و هوش سرشارش ما را بر آن داشت كه عمده فعاليت خود را به پرورش و كار با اين نژاد اختصاص دهيم.
•در كشور تركمنستان هم اسب تركمن يا به قول خودشان اسب آخال تكه وجود دارد، آيا تفاوتى ميان اسب هاى اين كشور با اسب هاى تركمن ايران وجود دارد؟
به طور كلى منشاء نژادى اسب هاى تركمن ايران و تركمنستان يكى است، اما در زمان سلطه روس ها در تركمنستان صدمات فراوانى به اسب ها خورد. به طورى كه اكثر اسب ها از بين رفتند و كار به جايى رسيد كه تعداد ۲۴ راس اسب بيشتر باقى نماند. اسبى كه امروز به نام آخال تكه مى شناسيم توسط روس ها با نژادهاى ديگرى آميخته شد و خلوص خود را تا حد زيادى از دست داد. اين مسئله سبب بروز مشكلات ژنتيكى فراوانى براى اين اسب ها شد. در مقابل تركمن هايى كه به سمت ايران مهاجرت كردند اسب هاى خود را نسبتاً خالص نگاه داشتند. به طور كلى تفاوت ژنتيكى بارزى بين اسب هاى ايران و تركمنستان وجود ندارد تنها تفاوت تا حدودى در فنوتيپ آنها است. به رغم ظاهرى زيبا، آخال تكه هاى تركمنستان اسب هاى خالصى نيستند.
•در حال حاضر به پرورش اسب تركمن اشتغال داريد. لطفاً در اين مورد و همچنين درباره مشكلاتى كه در اين كار با آن روبه رو هستيد، توضيح دهيد؟
ما در ابتدا شروع به جمع آورى اسب هاى خالص تركمن در مناطق مختلفى از تركمن صحرا كرديم. براى توليد كره از يك سيلمى به نام ارونت كه در زمان شاه از روسيه وارد شده بود استفاده كرديم. ارونت را براى كشش ماديان هاى تركمن در گنبد گذاشتيم اما متاسفانه تركمن ها از اين اسب استفاده نكردند و ماديان هاى خود را با اسب هاى نژاد تروبرد وارداتى مخلوط كردند. پس از ارونت توسط آقاى سينا ظهير يك سيلمى آخال تكه به نام دل دل خريدارى كرديم. دل دل احتمالاً در شكم مادرش از روسيه به ايران آمده بود. نتايج آزمايش هاى مو و خون دل دل نشان داد كه آن اسبى خالص است و جهت كشش با ماديان هايمان از او استفاده فراوانى كرديم. در حال حاضر تعداد ۴۵ راس اسب تركمن داريم. سه رأس سيلمى، دو رأس اخته و ۴۰ راس ماديان. تمام اسب داران اطراف اين منطقه از سيلمى هاى ما براى كشش ماديان هاى خود استفاده مى كنند. اين مسئله به خالص نگاه داشتن اسب هاى منطقه كمك بزرگى مى كند. در امر پرورش اسب مشكلات زيادى بر سر راه ما وجود دارد. نبود بازار مناسب فروش اسب يكى از مهم ترين مشكلات ما است. صادرات اسب از ايران ممنوع است در حالى كه واردات اسب هاى خارجى آزاد است. صادرات اسب براى توليدكنندگان داخلى مسئله اى بسيار مهم است زيرا بازار فروش داخلى رونق چندانى ندارد.
•به نظر شما با آزاد شدن قانون صادرات، مشكل صنعت پرورش اسب در ايران حل خواهد شد؟
تا حدود زيادى بله. نگهدارى اسب كارى پرهزينه است و اگر توليد كننده از محل فروش اسب نتواند هزينه هاى خود را جبران كند ديگر ادامه كار برايش ميسر نيست. اين مشكلى است كه تمامى توليدكنندگان بومى نيز با آن دست به گريبان هستند. امروز قيمت اسب تركمن بسيار پايين است و هزينه نگهدارى خود را برنمى گرداند. اين مسئله و عدم تمايل تركمن ها به پرورش اسب هايشان نسل اسب تركمن را با خطرى جدى مواجه كرده است. مشكل اين جا است كه راه براى ورود اسب هاى خارجى باز است و اكثر مردم متاسفانه داشتن يك اسب خارجى را براى خود نوعى افتخار يا پرستيژ مى دانند. اين در حالى است كه قيمت اين اسب هاى وارداتى بسيار بالا و در حدود ۳۰ تا ۵۰ ميليون تومان است. اگر توليدكننده داخلى بتواند تنها يك كره در سال با قيمتى مناسب بفروشد تمام هزينه اسب هاى خود را براى يك سال تامين مى كند. اما وجود اسب هاى خارجى، بازار فروش داخلى را فلج كرده است. در نتيجه براى توليدكنندگان داخلى چاره اى جز صادرات نمى ماند.
•آيا تاكنون از بخش دولتى كمكى دريافت كرده ايد؟
بخش دولتى تا امروز هيچ كمكى در جهت توليد اسب به ما نكرده است. حتى ما هنوز بعد از اين همه سال توليد و پرورش اسب پروانه توليد نداريم. ما هر سال براى خريد يونجه يك وام پنج ميليون تومانى از بانك كشاورزى مى گيريم اما اين هم مشكل است. زيرا به ما مى گويند، اسب دام نيست و وام براى آن داده نمى شود!
ما در جهت پيشبرد توليد و پرورش اسب از توريست ها استفاده مى كنيم. هميشه پانزده اسب براى توريست ها آماده داريم. آنها براى آشنايى با اسب تركمن و سوارى با آنها پيش ما مى آيند. درآمد حاصله از اين كار است كه ما را تا امروز در امر پرورش اسب تركمن موفق نگاه داشته است. اكثر توريست ها مجذوب اين اسب و سوارى دلپذير آن مى شوند. وقتى از من مى پرسند كه چه برنامه اى براى آينده اين اسب ها داريد من ناچاراً به آنها مى گويم هيچ. توريست ها اكثراً به خاطر من مى آيند و اگر من ديگر نباشم هيچ توريستى نمى آيد. اگر در طول يك سال توريستى نداشته باشيم مجبور خواهيم شد تمام اسب ها را بفروشيم. من الان ۷۱سال دارم و بيشتر از اين نمى توانم اين كار را ادامه دهم. وقتى من نباشم ساير پرورش دهندگان هم در اين منطقه كار پرورش اسب را رها مى كنند. من واقعاً خسته شده ام. وقتى اميد نيست آدم ديگر دل كار كردن ندارد. در تركمن صحرا گاهى اسب هاى نحيف و كوچكى را مى بينيم كه در اثر كمبود تغذيه سوخته اند. من هم سوخته ام.
•وضعيت اسب تركمن را در ايران چگونه ارزيابى مى كنيد؟ آيا نسل اسب تركمن در خطر انقراض قرار دارد؟
وضعيت اسب تركمن در ايران خيلى بد است. اگر كمتر از ۱۰۰۰ ماديان از يك نژاد اسب در منطقه اى وجود داشته باشد بايد اين نژاد را منقرض شده يا در حال انقراض تلقى كرد. من فكر مى كنم در منطقه تركمن صحرا چيزى بيش از ۲۰۰ ماديان وجود ندارد و بدون شك با اين روال نسل اسب تركمن تا چند سال ديگر به طور كلى از بين مى رود. تركمن ها نيز ديگر علاقه اى به پرورش اسب ندارند. تنها اميد آنها به مسابقات كورس است. اما مسابقات هم دردى را دوا نمى كند زيرا جوايز كورس هاى اسب تركمن بسيار ناچيز و در بيشتر مواقع فقط سبوس است. در حالى كه براى مسابقات اسب هاى خارجى جوايز كلانى در نظر گرفته مى شود.
•براى جلوگيرى از انقراض اين اسب ها چه راهكارى را پيشنهاد مى كنيد؟
به نظر من براى رفع اين مشكل احتياج به كمك دولت نيست. اگر به بخش خصوصى هر ساله اجازه صادرات چند رأس اسب داده شود خود به خود بازار اسب در ميان توليدكنندگان بهتر مى شود. براى حفظ اين اسب ها يك پايه اقتصادى لازم است. اين كار توليدكنندگان محلى را نيز به حفظ و پرورش اسب هايشان تشويق مى كند. در غير اين صورت نسل اين اسب براى هميشه از بين مى رود. اگر اين اسب از نظر ژنتيكى از بين برود در هيچ جاى ديگر نژادى مانند آن يافت نمى شود.
- این مصاحبه توسط آقای علی گلشن انجام گرفته