لوئيز فيروز Louise Firouz

tda

New member
لوئيز ليلين در سال ۱۳۳۶ با يكى از شاهزادگان ايرانى به نام نرسى فيروز ازدواج و به همراه او به ايران سفر كرد. با كمك همسر خود و با توجه به علاقه اى كه به اسب و سوارى داشت مركزى را به نام نوروزآباد در تهران جهت سوارى فرزندانش تاسيس كرد.

لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.
106hpnd.jpg

چشم به پهنه وسيع دشتى دوخته بود كه در انتها به علفزارهاى بزرگ آسياى مركزى مى رسيد. پيكرك سفالين كوچكى به شكل اسب در دست و ذهنى غوطه ور در هزاره هاى پيش از تاريخ داشت. شايد به زمانى مى انديشيد كه اسب يكى از مهمترين عناصر زندگى ساكنان اين دشت ها بود. همان حيوانى كه يمن حضورش خود نعمتى ارزشمند بود و بدون حضور او فرمانروايى قبايلى چون قبايل هند و اروپايى به مدت هزاران سال بر استپ هاى پهناور آسياى مركزى پايدار نمى ماند. چهل دهه زندگى در اين منطقه خود دليل عشق او به اين حيوان است. علاقه او به اسب و آشنايى با اسب هاى شرقى خود داستانى دل انگيز دارد. لوئيز ليلين (Louise Laylin) در سال ۱۳۳۶ با يكى از شاهزادگان ايرانى به نام نرسى فيروز ازدواج و به همراه او به ايران سفر كرد. با كمك همسر خود و با توجه به علاقه اى كه به اسب و سوارى داشت مركزى را به نام نوروزآباد در تهران جهت سوارى فرزندانش تاسيس كرد. لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.

•سابقه فعاليت شما در ارتباط با نژادهاى اسب ايران به چه زمانى برمى گردد؟
سابقه آشنايى من با اسب هاى ايران به سال ۱۳۵۴ برمى گردد. ما در ابتدا مركزى را براى آموزش سواركارى به كودكان در نوروزآباد افتتاح كرديم. كار آموزش سواركارى را با اسب هاى بومى ايران آغاز كرديم به دليل اين كه اين اسب ها اخلاق خوب و رفتار آرامى دارند و براى آشنايى كودكان با اسب اين مسئله مهمى است. اسب هايى كه در مزارع و روستاهاى ايران وجود دارند برخلاف اسب هاى خارجى كه در باشگاه هاى تهران مى بينيم بسيار فرمانبردار و صبور هستند. در ابتدا كار را با اسب تركمن شروع كرديم. از منطقه قصر شيرين هم تعدادى اسب كه براى حمل و نقل و قاچاق كالا استفاده مى شدند خريدارى شد. فعاليت هاى ما در حدود پنج سال ادامه داشت. پس از آن نوروزآباد را به انجمن سلطنتى اسب فروختيم. پس از فروش آن محل ناچاراً اسب ها را براى مدت يك سال به كردستان برديم. اسطبل اسب ها در محل نامناسبى در زير زمين قرار داشت، سرماى زمستان هم در آن منطقه براى اسب ها كشنده بود ناچار به نقل مكان اسب ها به محلى مناسب بوديم. روزى يكى از دوستان همسرم به نام حاجى احمد صفايى كه سيس (مربى) اسب بود، ما را براى شكار گراز به تركمن صحرا دعوت كرد. با كمك او زمينى در منطقه قره تپه شيخ از توابع شهر كلاله خريديم. اسب ها به محل جديد برده شدند و فعاليت جدى ما در اين زمينه آغاز شد.

•امروز در دنيا شما را به نام فردى كه نژاد اسب كوچك كرانه هاى درياى خزر را مجدداً كشف كرد، مى شناسند اين كار چگونه شكل گرفت؟
من همواره براى آموزش سوارى به كودكان دنبال اسبى آرام، صبور و كوچك اندام مى گشتم. در سفرى كه به همراه همسرم به شهر شيراز داشتم، اسب گمشده روياهاى خود را در نگاره هاى تخت جمشيد يافتم. اسب هاى نقش بسته بر روى سنگ مرا بسيار شگفت زده كرد. شگفتى همراه با افسوس زيرا ديگر چنين اسبانى در ايران وجود نداشت. تصوير اين اسب ها هميشه در ذهن من بود تا اين كه روزى در يكى از روستاهاى شهر آمل اسب كوچك اندامى را ديدم كه جهت حمل سيمان به يك گارى بسته شده بود. گويى نگاره هاى تخت جمشيد را از روى اين اسب ساخته بودند. اسب را همانجا از صاحبش خريدم. خوشحالى من در آن لحظه وصف ناپذير بود، زيرا اسب روياهاى خود را يافته بودم. شباهت بيش از حد اين اسب ها با اسب هاى امپراتوران هخامنشى من را تشويق به انجام تحقيقات مفصلى بر روى آنها كرد. تحقيقات خود را با همكارى دامپزشكان، متخصصان ژنتيك و باستان شناسان آغاز كرديم. يكى از موسسات انگليسى به نام (The British Institute of Persian Studies) درباره تحقيقات باستان شناسى بر روى اين اسب ها اظهار علاقه كرد. در اين راستا دكتر «ساندار بوكينى» (Sandor Bokanyi) كه يك جانورباستان شناس (Archaeozoologist) بود و سال ها در روسيه، لهستان، مجارستان و عراق بر روى اسب ها كار كرده بود همكارى خود را با ما آغاز كرد. نتيجه تحقيقات او نشان داد كه اين اسب حلقه واسطى ميان نژاد پرژوالسكى و اكوئوس كابالوس است. عدد كروموزومى اسب خزر ۶۵ بود، در حالى كه كروموزوم هاى دو نژاد ديگر به ترتيب ۶۶ و ۶۴ است. پس از جمع آورى تعدادى از اين اسب ها كار پرورش و اصلاح نژاد آنها آغاز شد. تعدادى نيز به كشورهاى ديگر از جمله انگلستان صادر شد. علاقه خاندان سلطنتى انگليس به اين نژاد منجر به تاسيس انجمن سلطنتى اسبچه خزر شد و به اين ترتيب پرورش اين نژاد در خارج از ايران نيز صورت گرفت.

•علاوه بر مطالعات انجام شده بر روى اسبچه خزر آيا مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى موجود در ايران انجام گرفت؟ و نتيجه آن چيست؟
بله، در راستاى مطالعات ژنتيكى كه بر روى استخوان اسبچه خزر انجام شد مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى ايران صورت گرفت. مقايسه اندازه هاى استخوان اسبچه با استخوان هاى يافت شده از مناطق مختلف ايران به خصوص مناطق زاگرس و دامغان نشان داد كه در گذشته سه نوع اسب به عنوان نژادهاى پايه اسب هاى امروزى در فلات ايران وجود داشته است. اين حقيقت آشكار شد كه اسبچه خزر، اسب تركمن و يابو نژادهاى اصلى اسب هاى شرقى بوده اند و از لحاظ ژنتيك چنين چيزى را نمى شود در جاى ديگرى يافت. همچنين تحقيقات دكتر«بوكينى» نشان داد كه اسب عرب در حدود ۲۰۰۰ سال پيش از ميلاد در منطقه زاگرس وجود داشته و اجداد آنها اسب هاى كوچك اندام كرانه هاى درياى خزر بوده اند. براساس مطالعات استخوان شناسى جدولى نيز از سير تكاملى اسب ها در ايران تهيه شد. اين جدول سير اشتقاق نژادهاى اسب ايران را نشان مى دهد. به عنوان مثال نشان مى دهد اسب سنگين وزن نسايى كه هرودوت بسيار از آن سخن گفته است از سه نژاد پايه نام برده به وجود آمده است. همان اسبى كه امروزه آن را به نام اسب كرد مى شناسيم.

•طبق نظر شما يابو يكى از سه نژاد پايه اسب هاى شرقى است. قابليت اين نژاد چيست و آيا غير از ايران در كشور ديگرى وجود دارد؟
يابو نژاد بسيار خوبى است. استقامت بالا و قدرت خوبى دارد. امروز در مناطق تركمن نشين ايران از آن استفاده زيادى مى شود، به خصوص براى باربرى. امروز در قزاقستان نيز از يابو استفاده مى شود. حتى در مناطق سردسير قزاقستان كه نگهدارى گاو مشكل است، از گوشت يابو استفاده مى شود.

•آيا بين يابوهاى موجود در ايران و قزاقستان تفاوتى وجود دارد؟
تفاوت فنوتيپى بارزى وجود ندارد اما از نظر تفاوت هاى ژنتيكى نمى توان اظهارنظر كرد زيرا هنوز نمونه هاى مو و خون آنها آزمايش نشده است.

•امروز شما يكى از بزرگترين پرورش دهندگان اسب تركمن در ايران هستيد، چه شد كه به پرورش و مطالعه بر روى اين نژاد علاقه مند شديد؟
قبل از انقلاب ما با اسب كرد، اسبچه خزر و تركمن كار مى كرديم. پس از گذشت چند سال و بهبود وضعيت نگهدارى اسب مجدداً كار را با اسب تركمن آغاز كرديم. به تدريج متوجه شديم كه اين اسب استعداد بالايى در پرش دارد. اصولاً اسب تركمن به واسطه هوش زيادش مى فهمد كه چه زمانى و چگونه بايد بپرد و مانند نژادهاى خارجى لزومى ندارد كه تمامى اصول پرش به او آموخته شود.
تحقيقات ما با همكارى دكتر «گاس كاتران» از دانشگاه كنتاكى نشان داد، اسبى كه ما امروز به نام اسب تركمن مى شناسيم، همان اسبى است كه روزگارى به نام اسب تورانى، سكايى و يا پارتى شناخته مى شد. بدون شك اين اسب يكى از قديمى ترين و خالص ترين نژادهاى اسب در جهان است. قدمت و اصالت اين اسب همراه با خصوصيات پسنديده اش از جمله استقامت، سرعت و هوش سرشارش ما را بر آن داشت كه عمده فعاليت خود را به پرورش و كار با اين نژاد اختصاص دهيم.

•در كشور تركمنستان هم اسب تركمن يا به قول خودشان اسب آخال تكه وجود دارد، آيا تفاوتى ميان اسب هاى اين كشور با اسب هاى تركمن ايران وجود دارد؟
به طور كلى منشاء نژادى اسب هاى تركمن ايران و تركمنستان يكى است، اما در زمان سلطه روس ها در تركمنستان صدمات فراوانى به اسب ها خورد. به طورى كه اكثر اسب ها از بين رفتند و كار به جايى رسيد كه تعداد ۲۴ راس اسب بيشتر باقى نماند. اسبى كه امروز به نام آخال تكه مى شناسيم توسط روس ها با نژادهاى ديگرى آميخته شد و خلوص خود را تا حد زيادى از دست داد. اين مسئله سبب بروز مشكلات ژنتيكى فراوانى براى اين اسب ها شد. در مقابل تركمن هايى كه به سمت ايران مهاجرت كردند اسب هاى خود را نسبتاً خالص نگاه داشتند. به طور كلى تفاوت ژنتيكى بارزى بين اسب هاى ايران و تركمنستان وجود ندارد تنها تفاوت تا حدودى در فنوتيپ آنها است. به رغم ظاهرى زيبا، آخال تكه هاى تركمنستان اسب هاى خالصى نيستند.

•در حال حاضر به پرورش اسب تركمن اشتغال داريد. لطفاً در اين مورد و همچنين درباره مشكلاتى كه در اين كار با آن روبه رو هستيد، توضيح دهيد؟
ما در ابتدا شروع به جمع آورى اسب هاى خالص تركمن در مناطق مختلفى از تركمن صحرا كرديم. براى توليد كره از يك سيلمى به نام ارونت كه در زمان شاه از روسيه وارد شده بود استفاده كرديم. ارونت را براى كشش ماديان هاى تركمن در گنبد گذاشتيم اما متاسفانه تركمن ها از اين اسب استفاده نكردند و ماديان هاى خود را با اسب هاى نژاد تروبرد وارداتى مخلوط كردند. پس از ارونت توسط آقاى سينا ظهير يك سيلمى آخال تكه به نام دل دل خريدارى كرديم. دل دل احتمالاً در شكم مادرش از روسيه به ايران آمده بود. نتايج آزمايش هاى مو و خون دل دل نشان داد كه آن اسبى خالص است و جهت كشش با ماديان هايمان از او استفاده فراوانى كرديم. در حال حاضر تعداد ۴۵ راس اسب تركمن داريم. سه رأس سيلمى، دو رأس اخته و ۴۰ راس ماديان. تمام اسب داران اطراف اين منطقه از سيلمى هاى ما براى كشش ماديان هاى خود استفاده مى كنند. اين مسئله به خالص نگاه داشتن اسب هاى منطقه كمك بزرگى مى كند. در امر پرورش اسب مشكلات زيادى بر سر راه ما وجود دارد. نبود بازار مناسب فروش اسب يكى از مهم ترين مشكلات ما است. صادرات اسب از ايران ممنوع است در حالى كه واردات اسب هاى خارجى آزاد است. صادرات اسب براى توليدكنندگان داخلى مسئله اى بسيار مهم است زيرا بازار فروش داخلى رونق چندانى ندارد.

•به نظر شما با آزاد شدن قانون صادرات، مشكل صنعت پرورش اسب در ايران حل خواهد شد؟
تا حدود زيادى بله. نگهدارى اسب كارى پرهزينه است و اگر توليد كننده از محل فروش اسب نتواند هزينه هاى خود را جبران كند ديگر ادامه كار برايش ميسر نيست. اين مشكلى است كه تمامى توليدكنندگان بومى نيز با آن دست به گريبان هستند. امروز قيمت اسب تركمن بسيار پايين است و هزينه نگهدارى خود را برنمى گرداند. اين مسئله و عدم تمايل تركمن ها به پرورش اسب هايشان نسل اسب تركمن را با خطرى جدى مواجه كرده است. مشكل اين جا است كه راه براى ورود اسب هاى خارجى باز است و اكثر مردم متاسفانه داشتن يك اسب خارجى را براى خود نوعى افتخار يا پرستيژ مى دانند. اين در حالى است كه قيمت اين اسب هاى وارداتى بسيار بالا و در حدود ۳۰ تا ۵۰ ميليون تومان است. اگر توليدكننده داخلى بتواند تنها يك كره در سال با قيمتى مناسب بفروشد تمام هزينه اسب هاى خود را براى يك سال تامين مى كند. اما وجود اسب هاى خارجى، بازار فروش داخلى را فلج كرده است. در نتيجه براى توليدكنندگان داخلى چاره اى جز صادرات نمى ماند.

•آيا تاكنون از بخش دولتى كمكى دريافت كرده ايد؟
بخش دولتى تا امروز هيچ كمكى در جهت توليد اسب به ما نكرده است. حتى ما هنوز بعد از اين همه سال توليد و پرورش اسب پروانه توليد نداريم. ما هر سال براى خريد يونجه يك وام پنج ميليون تومانى از بانك كشاورزى مى گيريم اما اين هم مشكل است. زيرا به ما مى گويند، اسب دام نيست و وام براى آن داده نمى شود!
ما در جهت پيشبرد توليد و پرورش اسب از توريست ها استفاده مى كنيم. هميشه پانزده اسب براى توريست ها آماده داريم. آنها براى آشنايى با اسب تركمن و سوارى با آنها پيش ما مى آيند. درآمد حاصله از اين كار است كه ما را تا امروز در امر پرورش اسب تركمن موفق نگاه داشته است. اكثر توريست ها مجذوب اين اسب و سوارى دلپذير آن مى شوند. وقتى از من مى پرسند كه چه برنامه اى براى آينده اين اسب ها داريد من ناچاراً به آنها مى گويم هيچ. توريست ها اكثراً به خاطر من مى آيند و اگر من ديگر نباشم هيچ توريستى نمى آيد. اگر در طول يك سال توريستى نداشته باشيم مجبور خواهيم شد تمام اسب ها را بفروشيم. من الان ۷۱سال دارم و بيشتر از اين نمى توانم اين كار را ادامه دهم. وقتى من نباشم ساير پرورش دهندگان هم در اين منطقه كار پرورش اسب را رها مى كنند. من واقعاً خسته شده ام. وقتى اميد نيست آدم ديگر دل كار كردن ندارد. در تركمن صحرا گاهى اسب هاى نحيف و كوچكى را مى بينيم كه در اثر كمبود تغذيه سوخته اند. من هم سوخته ام.

•وضعيت اسب تركمن را در ايران چگونه ارزيابى مى كنيد؟ آيا نسل اسب تركمن در خطر انقراض قرار دارد؟
وضعيت اسب تركمن در ايران خيلى بد است. اگر كمتر از ۱۰۰۰ ماديان از يك نژاد اسب در منطقه اى وجود داشته باشد بايد اين نژاد را منقرض شده يا در حال انقراض تلقى كرد. من فكر مى كنم در منطقه تركمن صحرا چيزى بيش از ۲۰۰ ماديان وجود ندارد و بدون شك با اين روال نسل اسب تركمن تا چند سال ديگر به طور كلى از بين مى رود. تركمن ها نيز ديگر علاقه اى به پرورش اسب ندارند. تنها اميد آنها به مسابقات كورس است. اما مسابقات هم دردى را دوا نمى كند زيرا جوايز كورس هاى اسب تركمن بسيار ناچيز و در بيشتر مواقع فقط سبوس است. در حالى كه براى مسابقات اسب هاى خارجى جوايز كلانى در نظر گرفته مى شود.

•براى جلوگيرى از انقراض اين اسب ها چه راهكارى را پيشنهاد مى كنيد؟
به نظر من براى رفع اين مشكل احتياج به كمك دولت نيست. اگر به بخش خصوصى هر ساله اجازه صادرات چند رأس اسب داده شود خود به خود بازار اسب در ميان توليدكنندگان بهتر مى شود. براى حفظ اين اسب ها يك پايه اقتصادى لازم است. اين كار توليدكنندگان محلى را نيز به حفظ و پرورش اسب هايشان تشويق مى كند. در غير اين صورت نسل اين اسب براى هميشه از بين مى رود. اگر اين اسب از نظر ژنتيكى از بين برود در هيچ جاى ديگر نژادى مانند آن يافت نمى شود.

- این مصاحبه توسط آقای علی گلشن انجام گرفته
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
اسبها و گرسنگی, زندگی یک زن آمریکایی در ایران(رویترز)

By Fredrik Dahl

GHARA TEPE SHEIKH, Iran, Dec 26 (Reuters) - American Louise Firouz made Iran her home half a century ago. Now 75, she runs a stud farm in the remote northeast and has watched the turbulent transformation of her adopted country from U.S.-ally to arch foe.

She moved to Tehran in the 1950s to marry a young Iranian aristocrat, but the family's privileged existence changed dramatically with Iran's 1979 Islamic revolution followed by the deprivations of its 8-year war with neighbouring Iraq.

Firouz faced financial hardship and even spent time in jail, but won fame in the equestrian world for her work in rescuing an ancient breed from extinction and setting out to show its link to the thoroughbreds seen on Western race courses.

She has watched Iran go from a U.S.-allied monarchy to an Islamic state that denounces America as the "Great Satan".

"I've been down, and up again, several times," Firouz said, sitting by an open fire in her simple brick house where she now lives alone. As she reminisced, darkness fell on the vast steppe outside, where wolves roam.

One of few Americans still in Iran, the outspoken woman is no friend of U.S. policy in the Middle East and says any attack over Tehran's disputed nuclear programme would be disastrous for the region.

Her Western friends may think she is crazy to live in the middle of nowhere in a country bitterly opposed to the United States, but Firouz says she has no regrets about coming to Iran and would not leave voluntarily.

"I stopped thinking of myself as an American a long time ago," she said. "I'd be much more afraid living alone like this in America. I miss a lot of people but I don't miss their lifestyle."

Boasting a treasure trove of memories, she entertains guests with stories from a rich and varied life.



HUNGER

With her striking blue eyes and quick wit, Firouz chuckles as she recalls how she had to abandon her car -- and later present the keys to her husband -- when bullets flew outside the U.S. embassy in Tehran shortly before the 1979 hostage-taking that still sours relations between the two foes.

Then there was the Iraqi missile engine that crashed through the roof of the family's house in the capital during the 1980-88 Iran-Iraq war, the warhead exploding nearby.

"They were rough times ... bombs came down all over the place," Firouz said.

From her pre-revolution days, she brings to life the prominent guests she and her husband knew and used to entertain -- including Western envoys, authors and explorers.

But all that came to a sudden end when the U.S.-backed shah, Mohammed Reza Pahlavi, was toppled in the revolution almost three decades ago.

Viewed suspiciously by Iran's new Islamic rulers because of the name of their family, descendants of Iran's royal Qajar dynasty who ruled before the Pahlavis, she was imprisoned for three weeks while her husband Narcy was jailed for three months.

Narcy's brother was sentenced to death but ended up serving six years in jail. Some relatives saw their property confiscated and fled Iran. Other people they knew were executed.

Firouz, who raised three children including a son who is now Reuters' chief photographer in Iran, said she was forced to sell her jewellery and silver to stay afloat.

"We had nothing. We really did not have much to eat in those days. We were hungry all the time," she said.

But, she added with a laugh, "it makes you young. How many people do you know who managed to live two lifetimes in one?"

The family gradually rebuilt their life and set up the farm, near an ethnic Turkmen village, where she now lives.

A widow since 1994, her closest daily companions are her five dogs, 45 horses and the Turkmen villagers working on her farm, which struggles financially.

To make ends meet, she takes groups of thrill-seeking Western tourists on 10-day riding treks in the distant mountains, even though a broken arm slows her down somewhat.

Her doctor told her she was too old to ride, but she retorted: "I'm not too old to ride. I'm too old to fall off."



"TREMORS"

Born on a farm in Virginia, she took her passion for horses with her to Iran where she established a riding school, helped save the native Caspian breed and now rears Turkoman horses.

She has pleaded in vain with the authorities to be allowed to start exporting them, arguing they would help inject new vigour into Western horses which she says have become flawed.

"Horses like these would do very well in the West," she said proudly stroking a brown stallion in the paddock.

British travel writer Jason Elliot describes in his book "Mirrors of the Unseen -- Journeys in Iran" how her 1965 encounter with some of the few remaining Caspian horses during a mountain expedition sent "tremors through equine gospel."

Firouz was not first with the idea that the diminutive breed was an ancestor to the prized Arab but she was the first "stubborn enough" to prove it, he wrote.

"This did not all go down well in orthodox equestrian circles," he added. "Western equine history, hypnotized by the beauty of the Arab, tended to come to a halt at the Euphrates."

Her comfortable but simple home filled with books, Persian rugs and drawings of horses, Firouz says she learnt early on not to care too much about personal possessions.

She decided to leave the United States when companies tried to lure her and other students with generous pension schemes: "I was appalled. Now of course I don't have a retirement plan but I've had a very good time." (Editing by Janet Lawrence)
 

پیوست ها

  • louise.jpg
    louise.jpg
    20 کیلوبایت · بازدیدها: 38
  • louise1.jpg
    louise1.jpg
    22.1 کیلوبایت · بازدیدها: 29
  • louise2.jpg
    louise2.jpg
    18.2 کیلوبایت · بازدیدها: 30
N

naghmeh cavallaro

Guest
پاسخ : لوئيز فيروز

Amir hoseyn jan
dar safare badim be iran,hatman be didane khanume luiz mirim.khaili heyf shod ke inbar ghesmat nashod.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز

لوئيز ليلين در سال ۱۳۳۶ با يكى از شاهزادگان ايرانى به نام نرسى فيروز ازدواج و به همراه او به ايران سفر كرد. با كمك همسر خود و با توجه به علاقه اى كه به اسب و سوارى داشت مركزى را به نام نوروزآباد در تهران جهت سوارى فرزندانش تاسيس كرد. لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.

چشم به پهنه وسيع دشتى دوخته بود كه در انتها به علفزارهاى بزرگ آسياى مركزى مى رسيد. پيكرك سفالين كوچكى به شكل اسب در دست و ذهنى غوطه ور در هزاره هاى پيش از تاريخ داشت. شايد به زمانى مى انديشيد كه اسب يكى از مهمترين عناصر زندگى ساكنان اين دشت ها بود. همان حيوانى كه يمن حضورش خود نعمتى ارزشمند بود و بدون حضور او فرمانروايى قبايلى چون قبايل هند و اروپايى به مدت هزاران سال بر استپ هاى پهناور آسياى مركزى پايدار نمى ماند. چهل دهه زندگى در اين منطقه خود دليل عشق او به اين حيوان است. علاقه او به اسب و آشنايى با اسب هاى شرقى خود داستانى دل انگيز دارد. لوئيز ليلين (Louise Laylin) در سال ۱۳۳۶ با يكى از شاهزادگان ايرانى به نام نرسى فيروز ازدواج و به همراه او به ايران سفر كرد. با كمك همسر خود و با توجه به علاقه اى كه به اسب و سوارى داشت مركزى را به نام نوروزآباد در تهران جهت سوارى فرزندانش تاسيس كرد. لوئيز همواره به دنبال اسبى كوچك اندام بود كه براى سوارى كودكان مناسب باشد. سرانجام جست وجو و كنجكاوى اش در اين باره منجر به كشف مجدد نژادى شد كه قدمتى هزاران ساله داشت. او با پشتكار فراوان توانست اسبى را مجدداً به دنيا معرفى كند كه داراى ارزش فراوانى بود. اسب منحصر به فردى كه به مينياتور اسب عرب شباهت دارد و او آن را اسبچه خزر ناميد.

•سابقه فعاليت شما در ارتباط با نژادهاى اسب ايران به چه زمانى برمى گردد؟
سابقه آشنايى من با اسب هاى ايران به سال ۱۳۵۴ برمى گردد. ما در ابتدا مركزى را براى آموزش سواركارى به كودكان در نوروزآباد افتتاح كرديم. كار آموزش سواركارى را با اسب هاى بومى ايران آغاز كرديم به دليل اين كه اين اسب ها اخلاق خوب و رفتار آرامى دارند و براى آشنايى كودكان با اسب اين مسئله مهمى است. اسب هايى كه در مزارع و روستاهاى ايران وجود دارند برخلاف اسب هاى خارجى كه در باشگاه هاى تهران مى بينيم بسيار فرمانبردار و صبور هستند. در ابتدا كار را با اسب تركمن شروع كرديم. از منطقه قصر شيرين هم تعدادى اسب كه براى حمل و نقل و قاچاق كالا استفاده مى شدند خريدارى شد. فعاليت هاى ما در حدود پنج سال ادامه داشت. پس از آن نوروزآباد را به انجمن سلطنتى اسب فروختيم. پس از فروش آن محل ناچاراً اسب ها را براى مدت يك سال به كردستان برديم. اسطبل اسب ها در محل نامناسبى در زير زمين قرار داشت، سرماى زمستان هم در آن منطقه براى اسب ها كشنده بود ناچار به نقل مكان اسب ها به محلى مناسب بوديم. روزى يكى از دوستان همسرم به نام حاجى احمد صفايى كه سيس (مربى) اسب بود، ما را براى شكار گراز به تركمن صحرا دعوت كرد. با كمك او زمينى در منطقه قره تپه شيخ از توابع شهر كلاله خريديم. اسب ها به محل جديد برده شدند و فعاليت جدى ما در اين زمينه آغاز شد.

•امروز در دنيا شما را به نام فردى كه نژاد اسب كوچك كرانه هاى درياى خزر را مجدداً كشف كرد، مى شناسند اين كار چگونه شكل گرفت؟
من همواره براى آموزش سوارى به كودكان دنبال اسبى آرام، صبور و كوچك اندام مى گشتم. در سفرى كه به همراه همسرم به شهر شيراز داشتم، اسب گمشده روياهاى خود را در نگاره هاى تخت جمشيد يافتم. اسب هاى نقش بسته بر روى سنگ مرا بسيار شگفت زده كرد. شگفتى همراه با افسوس زيرا ديگر چنين اسبانى در ايران وجود نداشت. تصوير اين اسب ها هميشه در ذهن من بود تا اين كه روزى در يكى از روستاهاى شهر آمل اسب كوچك اندامى را ديدم كه جهت حمل سيمان به يك گارى بسته شده بود. گويى نگاره هاى تخت جمشيد را از روى اين اسب ساخته بودند. اسب را همانجا از صاحبش خريدم. خوشحالى من در آن لحظه وصف ناپذير بود، زيرا اسب روياهاى خود را يافته بودم. شباهت بيش از حد اين اسب ها با اسب هاى امپراتوران هخامنشى من را تشويق به انجام تحقيقات مفصلى بر روى آنها كرد. تحقيقات خود را با همكارى دامپزشكان، متخصصان ژنتيك و باستان شناسان آغاز كرديم. يكى از موسسات انگليسى به نام (The British Institute of Persian Studies) درباره تحقيقات باستان شناسى بر روى اين اسب ها اظهار علاقه كرد. در اين راستا دكتر «ساندار بوكينى» (Sandor Bokanyi) كه يك جانورباستان شناس (Archaeozoologist) بود و سال ها در روسيه، لهستان، مجارستان و عراق بر روى اسب ها كار كرده بود همكارى خود را با ما آغاز كرد. نتيجه تحقيقات او نشان داد كه اين اسب حلقه واسطى ميان نژاد پرژوالسكى و اكوئوس كابالوس است. عدد كروموزومى اسب خزر ۶۵ بود، در حالى كه كروموزوم هاى دو نژاد ديگر به ترتيب ۶۶ و ۶۴ است. پس از جمع آورى تعدادى از اين اسب ها كار پرورش و اصلاح نژاد آنها آغاز شد. تعدادى نيز به كشورهاى ديگر از جمله انگلستان صادر شد. علاقه خاندان سلطنتى انگليس به اين نژاد منجر به تاسيس انجمن سلطنتى اسبچه خزر شد و به اين ترتيب پرورش اين نژاد در خارج از ايران نيز صورت گرفت.
•علاوه بر مطالعات انجام شده بر روى اسبچه خزر آيا مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى موجود در ايران انجام گرفت؟ و نتيجه آن چيست؟
بله، در راستاى مطالعات ژنتيكى كه بر روى استخوان اسبچه خزر انجام شد مطالعات ديگرى نيز درباره ساير اسب هاى ايران صورت گرفت. مقايسه اندازه هاى استخوان اسبچه با استخوان هاى يافت شده از مناطق مختلف ايران به خصوص مناطق زاگرس و دامغان نشان داد كه در گذشته سه نوع اسب به عنوان نژادهاى پايه اسب هاى امروزى در فلات ايران وجود داشته است. اين حقيقت آشكار شد كه اسبچه خزر، اسب تركمن و يابو نژادهاى اصلى اسب هاى شرقى بوده اند و از لحاظ ژنتيك چنين چيزى را نمى شود در جاى ديگرى يافت. همچنين تحقيقات دكتر«بوكينى» نشان داد كه اسب عرب در حدود ۲۰۰۰ سال پيش از ميلاد در منطقه زاگرس وجود داشته و اجداد آنها اسب هاى كوچك اندام كرانه هاى درياى خزر بوده اند. براساس مطالعات استخوان شناسى جدولى نيز از سير تكاملى اسب ها در ايران تهيه شد. اين جدول سير اشتقاق نژادهاى اسب ايران را نشان مى دهد. به عنوان مثال نشان مى دهد اسب سنگين وزن نسايى كه هرودوت بسيار از آن سخن گفته است از سه نژاد پايه نام برده به وجود آمده است. همان اسبى كه امروزه آن را به نام اسب كرد مى شناسيم.
•طبق نظر شما يابو يكى از سه نژاد پايه اسب هاى شرقى است. قابليت اين نژاد چيست و آيا غير از ايران در كشور ديگرى وجود دارد؟
يابو نژاد بسيار خوبى است. استقامت بالا و قدرت خوبى دارد. امروز در مناطق تركمن نشين ايران از آن استفاده زيادى مى شود، به خصوص براى باربرى. امروز در قزاقستان نيز از يابو استفاده مى شود. حتى در مناطق سردسير قزاقستان كه نگهدارى گاو مشكل است، از گوشت يابو استفاده مى شود.
•آيا بين يابوهاى موجود در ايران و قزاقستان تفاوتى وجود دارد؟
تفاوت فنوتيپى بارزى وجود ندارد اما از نظر تفاوت هاى ژنتيكى نمى توان اظهارنظر كرد زيرا هنوز نمونه هاى مو و خون آنها آزمايش نشده است.
•امروز شما يكى از بزرگترين پرورش دهندگان اسب تركمن در ايران هستيد، چه شد كه به پرورش و مطالعه بر روى اين نژاد علاقه مند شديد؟
قبل از انقلاب ما با اسب كرد، اسبچه خزر و تركمن كار مى كرديم. پس از گذشت چند سال و بهبود وضعيت نگهدارى اسب مجدداً كار را با اسب تركمن آغاز كرديم. به تدريج متوجه شديم كه اين اسب استعداد بالايى در پرش دارد. اصولاً اسب تركمن به واسطه هوش زيادش مى فهمد كه چه زمانى و چگونه بايد بپرد و مانند نژادهاى خارجى لزومى ندارد كه تمامى اصول پرش به او آموخته شود.
تحقيقات ما با همكارى دكتر «گاس كاتران» از دانشگاه كنتاكى نشان داد، اسبى كه ما امروز به نام اسب تركمن مى شناسيم، همان اسبى است كه روزگارى به نام اسب تورانى، سكايى و يا پارتى شناخته مى شد. بدون شك اين اسب يكى از قديمى ترين و خالص ترين نژادهاى اسب در جهان است. قدمت و اصالت اين اسب همراه با خصوصيات پسنديده اش از جمله استقامت، سرعت و هوش سرشارش ما را بر آن داشت كه عمده فعاليت خود را به پرورش و كار با اين نژاد اختصاص دهيم.
•در كشور تركمنستان هم اسب تركمن يا به قول خودشان اسب آخال تكه وجود دارد، آيا تفاوتى ميان اسب هاى اين كشور با اسب هاى تركمن ايران وجود دارد؟
به طور كلى منشاء نژادى اسب هاى تركمن ايران و تركمنستان يكى است، اما در زمان سلطه روس ها در تركمنستان صدمات فراوانى به اسب ها خورد. به طورى كه اكثر اسب ها از بين رفتند و كار به جايى رسيد كه تعداد ۲۴ راس اسب بيشتر باقى نماند. اسبى كه امروز به نام آخال تكه مى شناسيم توسط روس ها با نژادهاى ديگرى آميخته شد و خلوص خود را تا حد زيادى از دست داد. اين مسئله سبب بروز مشكلات ژنتيكى فراوانى براى اين اسب ها شد. در مقابل تركمن هايى كه به سمت ايران مهاجرت كردند اسب هاى خود را نسبتاً خالص نگاه داشتند. به طور كلى تفاوت ژنتيكى بارزى بين اسب هاى ايران و تركمنستان وجود ندارد تنها تفاوت تا حدودى در فنوتيپ آنها است. به رغم ظاهرى زيبا، آخال تكه هاى تركمنستان اسب هاى خالصى نيستند.
•در حال حاضر به پرورش اسب تركمن اشتغال داريد. لطفاً در اين مورد و همچنين درباره مشكلاتى كه در اين كار با آن روبه رو هستيد، توضيح دهيد؟
ما در ابتدا شروع به جمع آورى اسب هاى خالص تركمن در مناطق مختلفى از تركمن صحرا كرديم. براى توليد كره از يك سيلمى به نام ارونت كه در زمان شاه از روسيه وارد شده بود استفاده كرديم. ارونت را براى كشش ماديان هاى تركمن در گنبد گذاشتيم اما متاسفانه تركمن ها از اين اسب استفاده نكردند و ماديان هاى خود را با اسب هاى نژاد تروبرد وارداتى مخلوط كردند. پس از ارونت توسط آقاى سينا ظهير يك سيلمى آخال تكه به نام دل دل خريدارى كرديم. دل دل احتمالاً در شكم مادرش از روسيه به ايران آمده بود. نتايج آزمايش هاى مو و خون دل دل نشان داد كه آن اسبى خالص است و جهت كشش با ماديان هايمان از او استفاده فراوانى كرديم. در حال حاضر تعداد ۴۵ راس اسب تركمن داريم. سه رأس سيلمى، دو رأس اخته و ۴۰ راس ماديان. تمام اسب داران اطراف اين منطقه از سيلمى هاى ما براى كشش ماديان هاى خود استفاده مى كنند. اين مسئله به خالص نگاه داشتن اسب هاى منطقه كمك بزرگى مى كند. در امر پرورش اسب مشكلات زيادى بر سر راه ما وجود دارد. نبود بازار مناسب فروش اسب يكى از مهم ترين مشكلات ما است. صادرات اسب از ايران ممنوع است در حالى كه واردات اسب هاى خارجى آزاد است. صادرات اسب براى توليدكنندگان داخلى مسئله اى بسيار مهم است زيرا بازار فروش داخلى رونق چندانى ندارد.
•به نظر شما با آزاد شدن قانون صادرات، مشكل صنعت پرورش اسب در ايران حل خواهد شد؟
تا حدود زيادى بله. نگهدارى اسب كارى پرهزينه است و اگر توليد كننده از محل فروش اسب نتواند هزينه هاى خود را جبران كند ديگر ادامه كار برايش ميسر نيست. اين مشكلى است كه تمامى توليدكنندگان بومى نيز با آن دست به گريبان هستند. امروز قيمت اسب تركمن بسيار پايين است و هزينه نگهدارى خود را برنمى گرداند. اين مسئله و عدم تمايل تركمن ها به پرورش اسب هايشان نسل اسب تركمن را با خطرى جدى مواجه كرده است. مشكل اين جا است كه راه براى ورود اسب هاى خارجى باز است و اكثر مردم متاسفانه داشتن يك اسب خارجى را براى خود نوعى افتخار يا پرستيژ مى دانند. اين در حالى است كه قيمت اين اسب هاى وارداتى بسيار بالا و در حدود ۳۰ تا ۵۰ ميليون تومان است. اگر توليدكننده داخلى بتواند تنها يك كره در سال با قيمتى مناسب بفروشد تمام هزينه اسب هاى خود را براى يك سال تامين مى كند. اما وجود اسب هاى خارجى، بازار فروش داخلى را فلج كرده است. در نتيجه براى توليدكنندگان داخلى چاره اى جز صادرات نمى ماند.
•آيا تاكنون از بخش دولتى كمكى دريافت كرده ايد؟
بخش دولتى تا امروز هيچ كمكى در جهت توليد اسب به ما نكرده است. حتى ما هنوز بعد از اين همه سال توليد و پرورش اسب پروانه توليد نداريم. ما هر سال براى خريد يونجه يك وام پنج ميليون تومانى از بانك كشاورزى مى گيريم اما اين هم مشكل است. زيرا به ما مى گويند، اسب دام نيست و وام براى آن داده نمى شود!
ما در جهت پيشبرد توليد و پرورش اسب از توريست ها استفاده مى كنيم. هميشه پانزده اسب براى توريست ها آماده داريم. آنها براى آشنايى با اسب تركمن و سوارى با آنها پيش ما مى آيند. درآمد حاصله از اين كار است كه ما را تا امروز در امر پرورش اسب تركمن موفق نگاه داشته است. اكثر توريست ها مجذوب اين اسب و سوارى دلپذير آن مى شوند. وقتى از من مى پرسند كه چه برنامه اى براى آينده اين اسب ها داريد من ناچاراً به آنها مى گويم هيچ. توريست ها اكثراً به خاطر من مى آيند و اگر من ديگر نباشم هيچ توريستى نمى آيد. اگر در طول يك سال توريستى نداشته باشيم مجبور خواهيم شد تمام اسب ها را بفروشيم. من الان ۷۱سال دارم و بيشتر از اين نمى توانم اين كار را ادامه دهم. وقتى من نباشم ساير پرورش دهندگان هم در اين منطقه كار پرورش اسب را رها مى كنند. من واقعاً خسته شده ام. وقتى اميد نيست آدم ديگر دل كار كردن ندارد. در تركمن صحرا گاهى اسب هاى نحيف و كوچكى را مى بينيم كه در اثر كمبود تغذيه سوخته اند. من هم سوخته ام.
•وضعيت اسب تركمن را در ايران چگونه ارزيابى مى كنيد؟ آيا نسل اسب تركمن در خطر انقراض قرار دارد؟
وضعيت اسب تركمن در ايران خيلى بد است. اگر كمتر از ۱۰۰۰ ماديان از يك نژاد اسب در منطقه اى وجود داشته باشد بايد اين نژاد را منقرض شده يا در حال انقراض تلقى كرد. من فكر مى كنم در منطقه تركمن صحرا چيزى بيش از ۲۰۰ ماديان وجود ندارد و بدون شك با اين روال نسل اسب تركمن تا چند سال ديگر به طور كلى از بين مى رود. تركمن ها نيز ديگر علاقه اى به پرورش اسب ندارند. تنها اميد آنها به مسابقات كورس است. اما مسابقات هم دردى را دوا نمى كند زيرا جوايز كورس هاى اسب تركمن بسيار ناچيز و در بيشتر مواقع فقط سبوس است. در حالى كه براى مسابقات اسب هاى خارجى جوايز كلانى در نظر گرفته مى شود.
•براى جلوگيرى از انقراض اين اسب ها چه راهكارى را پيشنهاد مى كنيد؟
به نظر من براى رفع اين مشكل احتياج به كمك دولت نيست. اگر به بخش خصوصى هر ساله اجازه صادرات چند رأس اسب داده شود خود به خود بازار اسب در ميان توليدكنندگان بهتر مى شود. براى حفظ اين اسب ها يك پايه اقتصادى لازم است. اين كار توليدكنندگان محلى را نيز به حفظ و پرورش اسب هايشان تشويق مى كند. در غير اين صورت نسل اين اسب براى هميشه از بين مى رود. اگر اين اسب از نظر ژنتيكى از بين برود در هيچ جاى ديگر نژادى مانند آن يافت نمى شود.
 
پاسخ : لوئيز فيروز

naghmeh cavallaro گفت:
Amir hoseyn jan
dar safare badim be iran,hatman be didane khanume luiz mirim.khaili heyf shod ke inbar ghesmat nashod.

نغمه خانم شايد تا دفعه بعد که به ايران بياييد ديگه ايشون در ايران نباشه و از اونجايي که هستيد راحت تر بتونيد بريد سراغشون. چون امروز که باهاش تلفني صحبت مي کردم از قصدش براي رفتن مي گفت و مي خواد روي يک کتابي که در دست نوشتن داره کار کنه.
اميدوارم که هر جا که هست سالم و سلامت باشه که به گردن اسب ايران خيلي حق داره.
 
پاسخ : لوئيز فيروز

در سايت THBC خبري از بستري شدن خانم فيروز در بيمارستان زده بود که امروز حالش را پرسيدم گفت خيلي خوب شده و سر حال هم به نظر مي رسيد. هر چند که کلا" دل و دماغ خيلي کارها را نداره و در حال فروش برخي اسب هاش هم هست.
باز هم براش آرزوي سلامتي دارم
 
N

naghmeh cavallaro

Guest
پاسخ : لوئيز فيروز

ممنون از اتلاتتون کدام كشور ميرن فرانسه ?
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز

آیا میخواهند برای همیشه از ایران بروند؟ و اسبهاشونو بفروشند؟
 
پاسخ : لوئيز فيروز

آره فکر کنم اگه بره تا یک مدت بمونه. البته اينجا هم کاراشون را ادامه مي دهند. همانطور که دخترش اينجا نيست ولي يکي از مراکز پرورش اسب کرد را در کردان در همان باشگاه فيروز داره و اسب هاشون اينجا هستند.
لوييز هم مزرعه و بخش توريست را فکر کنم سپرده دست کسي.
یک سری اسب ها را هم قصد فروش داره.
 
بازگشت لوييز فيروز به ايران

خانم لوئیز فیروز هفته گذشته وارد مزرعه شخصی خودش در روستای قره تپه شیخ شد.لوئیز بدلیل بیماری سختی که داشت بیش از یک ماه در بیمارستانی در کشور بلژیک بستری بود.گزارش تصویری که مشاهده میکنید مربوط لحظات ورود خانم لوییز فیروز بانوی اسب ایران به مزرعه پرورش اسب خودش در روستای قره تپه شیخ بعد از طی دوران نقاهتش میباشد که مورد استقبال اعضای شرکت تعاونی تولید و مشاوره اسب اصیل ترکمن قرار گرفت.


منبع: سايت THBC
http://www.thbcco.com/modules.php?name=News&file=article&sid=218

تصاوير را در آدرس مربوط مشاهده کنيد
 

امید زمانی

Active member
پاسخ : لوئيز فيروز

خانم فیروز به ایران بازگشته وتمام اسبهاشو به تهران برده والان فقط اسبهای دکتر غیادی اونجا باقی موندن.
خانم اسباشو به فرزنداش واگذار کرده و به عبارتی خودشو بازنشست کرده!.
حیف که پس از 30 سال اون مزرعه داره از بین میره...
 

امید زمانی

Active member
پاسخ : لوئيز فيروز

ساعت 4 صبح 5/3/87 لوییز فیروز در بیمارستانی در گنبد در گذشت.
پنجشنبه نهم خرداد مجلس یادبود ایشان در مزرعه شخصیش (قره تپه شیخ) برگزار خواهد شد .
 

DADAR

Member
پاسخ : لوئيز فيروز

omid.zamanidehkordi گفت:
ساعت 4 صبح 5/3/87 لوییز فیروز در بیمارستانی در گنبد در گذشت.
پنجشنبه نهم خرداد مجلس یادبود ایشان در مزرعه شخصیش (قره تپه شیخ) برگزار خواهد شد .

اگر عشق نیست هرگز هیچ آدمی زاده را تاب سفری این چنین نیست

عاشقی بود که از بین ما رفت عاشقی که از هم وطن بیشتر به این خاک خدمت کرد باز هم تاسف . . . . ! ! ! ! ! ! و تاسف و تاسف

از ته قلب بریش آرزوی آرامش میکنم :'( :'( :'( :-[ :-[ :-[
 

مرضیه

Member
پاسخ : لوئيز فيروز

omid.zamanidehkordi گفت:
ساعت 4 صبح 5/3/87 لوییز فیروز در بیمارستانی در گنبد در گذشت.
پنجشنبه نهم خرداد مجلس یادبود ایشان در مزرعه شخصیش (قره تپه شیخ) برگزار خواهد شد .
ناگهان چقدر زود دیر میشود...
خیلی دوست داشتم شرایطی مهیا میشد تا از نزدیک ایشون رو ملاقات کنم،اما...
از شنیدن این خبر واقعا متاسف شدم . ..
:'( :'( :'( :'( :'( :'( :'(
مسلما عشق ایشون و کارهای ارزشمند و والایی که برای این مرز و بوم انجام دادند تا همیشه برای عاشقان اسب به یادگار خواهد ماند.
روحش شاد و یادش گرامی.
 

sohrab

Active member
پاسخ : لوئيز فيروز

:'( وفات خانم فیروز را به همه ی دوستداران ایشون تسلیت می گم
 

احسان

Active member
پاسخ : لوئيز فيروز

ضايعه از دست رفتن بزرگ بانوی اسب ايران سرکار خانم لوئيز فيروز را به همه علاقمندان به اسب و سوارکاری تسليت عرض مي نمايد خيلی خيلی متاسفم
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز

آه
تاسف
دفعه آخری که دیدمش انجمن رو گفتم بهش, خیلی خوشحال شد
گفت سر میزنم
ولی...
رفت
دوستش دارم نه فقط بخاطر اسب, کاسپین
چون باهمه سختیها ادامه داد
چیزی که بین آدمای این زمونه کمه,
رفت ولی نام و یادش تا همیشه میمونه توی قلبامون
 

پیوست ها

  • caspianpony19.gif
    caspianpony19.gif
    68.3 کیلوبایت · بازدیدها: 22

Dr_Ghaffari

Active member
پاسخ : لوئيز فيروز

وقتی که شب به وسعت یلداست خورشید گرم یاد تو با ماست.
وقتی ... تو در میانه نباشی شادی چو عمر صاعقه کوتاست.
نمی دانم چه بگویم ! شاید مادر اسبچه خزر تاب حراج فرزندانش را نداشت ! کاش خبر مرگ او در روزنامه چاپ نمی شد . کاش اصلا روزنامه چاپ نمی شد .
اسبهایمان یتیم شدند .
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز

Dr_Ghaffari گفت:
وقتی که شب به وسعت یلداست خورشید گرم یاد تو با ماست.
وقتی ... تو در میانه نباشی شادی چو عمر صاعقه کوتاست.
نمی دانم چه بگویم ! شاید مادر اسبچه خزر تاب حراج فرزندانش را نداشت ! کاش خبر مرگ او در روزنامه چاپ نمی شد . کاش اصلا روزنامه چاپ نمی شد .
اسبهایمان یتیم شدند .
روزنامه رو داری؟
 
بالا