نتایح جستجو

در ايران آخورهايي بوده است كه مردم به اين آخورها احترام مي گذاشته اند ! چرا كه عقيده داشته اند آخور اسب رستم " رخش " بوده است و رخش از اين آخورها علوفه خورده است . آيا دوستان از اين آخورها اطلاعاتي دارند ؟ آيا هنوز اين آخورها وجود خارجي دارند ؟ " يعقوب ليث صفار " كه عليه ظلم و ستم روزگارش قيام...

در پريشان اسبهاي پريشاني نيز ديدم كه تنها و تنها براي كره گيري زنده هستند ! خودتان قضاوت كنيد !

وقتي داشتم عكس مي گرفتم داشت مي گفت : " بذار برم تفنگ بردارم ؛ قطار فشنگ ببندم و اسب سوار بشم بعدا عكس بنداز " ! ولي گوش من بده كار نبود !

" بخو " همان غل و زنجير است كه براي بستن دست اسبها و ساير چهارپايان استفاده مي شود . گمان مي كردم ديگر منسوخ شده باشد ولي در فامور پريشان استفاده از آن را ديدم و براي دوستان عكس گرفتم ...

مي دانيم اسب در زبان پارسي باستان " اسپ " گفته مي شده است و خط ميخي نيز خط ايران باستان بوده است . به سفارش امير حسين جان ! تصميم گرفتم اصطلاحات مربوط به اسبي را كه به خط ميخي و زبان پهلوي باستان وجود دارد و البته تا آنجايي كه مي دانم ارسال كنم . البته حروف را نيز بعدا به ترتيب حروف الفبا ارسال...

ديروز و پريروز جشنواره پريشان بود ! در كنار درياچه پريشان ! جاي دوستان و استادان من خالي ! رفتيم و چه بگويم قرار بود جمعه عصر جشنواره اسب بومي هم برگزار شود و نشد ! عشاير بودند با استقبالي بي نظير با كلي سيه چادر و سفيد چادر ! با صنايع دستي و مشك و كشك محلي و رشك و اشك من كه اسبها را آورده بودند...

مرضيه خانم بيتي از حافظ آوردند و مرا ياد اين داستان راستان انداختند كه : اسبها تا زمان حضرت سليمان داود بالدار بوده اند و آن حضرت بالهاي اسبها را از روي شانه هايشان مي برد و بر مي دارد ! و از آن پس اسبها بدون بال شده اند . كسي مي داند چه كسي شاخ اسبها را بريده است !؟

نقل شده است شاه عباس صفوي در قليان عده اي از مقربين و متملقين دستور داد به جاي تنباكو "پهن اسب " بريزند ! آنها قليان پهن كشيدند و به به و چه چه كردند !

روز جمعه از مردم فامور شنيدم كه گويا قرار است در ايام نوروز يك جشنواره محلي اسب برگزار شود ولي اطلاعات بيشتري نداشتند ! قرار شد در صورت قطعيت برگزاري تاريخ آن را با من تماس بگيرند و اطلاع دهند .شايد بتوانم بروم !

روز جمعه فرصتي پيش آمد تا به منطقه فامور فارس برويم ( به اتفاق همسر مهربان) ساكنان اين منطقه عرب زبان هستند و تا آنجايي كه من اطلاع دارم از بخشي از عراق كنوني (بصره) به اين منطقه و يا ساير مناطق در فارس و كرمان كوچ كرده اند ! كار ايشان علاوه بر كشاورزي دامداري است و در ميان دامها علاوه بر گوسفند...

"شقايقهاي سرخ بوستاني" "به سر كردند تاج شادماني" " تر نم هاي باران بار ديگر" "خبر از عيد دارد يار جاني" نوروز را شاد باش مي گويم ! به همه دوستان و همدستان همسايتي ! سال 1386 مبارک

دهنه زدن بيشتر از قلق؛ منطق مي خواهد ! به هر حال وارد شدن يك جسم فلزي سخت به دهان براي اسب ناخوشايند است و با آن مخالفت مي كند ! اين هنر سوار كار است كه با شناخت رفتار با اسبش گفتگو كند و اجازه اين كار را بگيرد و قبل از پشيمان شدن اسب از اجازه اي كه داده است اقدام كند ! قبلا اشاره كردم زور شما...

نمي دانم شايد اشتباه مي كنم شايد گناه مي كنم كه چنين فكري مي كنم ! شايد دوستان به من بخندند كه اين يارو هيچي حاليش نيست ! اصلا چه جوري دكتر شده ! اما اگر يك نفر هم پيدا بشود و به من بگويد :" خرت به چند " براي من كافي است !( اين ضرب المثل را كسي ندزدد كه ...) در اين لحظه به تنها چيزي كه فكر مي...

نگران نباشید تاثیرات 2 روز خوزستان آمدن نیست قبلا هم سابقه داشته است در " الخیول فی وقایع الاتفاقیه " و اشاره هم کرده ام که :"از بیخ عرب هستم " اما بعضی ها نمی دانم کجا هستند که با آنهمه ضرب المثل که بلدند حتی " وعده فردا هم نمی دهند " که بیایند و کورس را ببینند و ما هم ایشان را ببینیم ! و...

امروز در موزه شهر شوش یک "دهنه اسب " از جنس مفرغ دیدم مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد و دریغا دریغ که دوربین نداشتم تا عکس آن را ضمیمه نمایم ! این دهنه از یک آبخوری میله ای شکل به طول تقریبی 12 سانتی متر و قطر 12 میلی متر تشکیل شده بود و به جای حلقه های آبخوری بسیار هنرمندانه دو راس اسب قرار...

آيا چنين آرزويي نداريد ؟!

براي من جالب است در تصاويري كه دوست خوبمان سهراب خان ! از كورس خوزستان ارسال مي كنند تقريبا هيچ عكسي نيست كه يك خطا از چابك سوار مشاهده نشود ! تصميم گرفتم با ايجاد اين موضوع و با استفاده از همين تصاوير و كمك ساير دوستان يك بخش آموزشي راه اندازي كنيم ! براي شروع تصوير زير را انتخاب نموده ام كه...

دوستان من عنان بگردانيد و عنايت بفرماييد ! اين بخش محتاج ياري دوستان خواهد بود تا شايد مطالبي آبرومند و برومند از آب در آيد !

يكي از امپراطوران روم باستان به نام " كاليگولها " چنان شيفته اسب خود بود كه او را عضو رسمي مجلس سناي روم قرار داد و " سناتور " ناميد !

در اوايل قرن دوم ميلادي "هنري اول" پادشاه انگلستان به قدري به اسبهاي نژاد عرب علاقه داشت كه نزديك به هزار راس از اين اسبها را خريداري نمود . در دوره "هنري اول" مسابقات اسبدواني ويژه اي رواج يافت كه طول مسير 4 مايل حدود 5/6 كيلومتر بود . اما در زمان "هنري دوم" به سال 1174 ميلادي نخستين مسابقه...