کتک خوردن از اسب
- شروع کننده موضوع سنا
- تاریخ شروع
معين ايران نژاد پاريزي
Member
ديروز از نوه ي سمرقند ،دختر طاها تموس كه يك كره ي 2 سالست يك جفتك خوردم ولي آروم بود اما بديش به اين بود اصلا جاي خوبي نزد شانس اوردم محكم نبود
ناشناس
Active member
بله 2سال پیش زمستان رفتم جل یک اسبو درست کنم کره هم داشت فکر کرد میخوام کرشو اذیت کنم اسب هم یک گاز محکم از سینه ام گرفت ولباسو پوستو گوشتو همشو کند/یک بار دیگه هم موقع نعل بندی یک اسب یک جفتک محکم زد توی کمرم/یک اسب مادیون دیگه هم لگد به سینه ام زد / از کره اسب هم چند باری لگد خوردم
داداش من حرفه ای این کارم. کدومشو برات تعریف کنم؟ از همه نژادهای اصیل ایرانی و بومی های بی نام و نشان هم کتک خوردم (افتخار دارم که تا به حال از هیچ اسب اجنبی کتک نوش جان نکردم!!!). انواع کتک ها رو هم تجربه کردم: جفتک، کله، گاز، دست، لگد، گیر کردن بین اسب و دیوار، موندن پا زیر سم اسب، خوردن دم توی دماغ، کشیده شدن با طناب و . . .
♘امیرحسین♞
♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
خدا نکنه از اسب کتک بخوری و روتم نشه به کسی بگی کجا رو زده!!
بد دردیه
بد دردیه
آقا دارم برات. من یکبار داشتم از یک کره کاسپین خون میگرفتم. خوب قدش خیلی کوتاه بود. من هم بی احتیاطی کردم و جلوش زانو زدم. یکدفعه از دست صاحبش در رفت و ظاهرا مستقیم ترین راهی که میتونست پیدا کنه شکم و سینه من بود. به چابکی یک آهو از شکم و سینه ام بالا رفت. من هم که ترسیده بودم خودم رو عقب کشیدم. اون حیوون هم لیز خورد و دستهاش پایین اومد و چشمتون روز بد رو نبینه . . .
سنا
Active member
واااااای
چه اتفاقاتی واستون افتاده!!
البته من چند بار اسب رفته رو پام/یه بارم وقتی 7 سالم بود رفتم نزدیک یه مادیون که داشت غذا میخورد
مادیون آبستن بود
منم میخواستم جلو دختر خاله هام که همسن و سال بودیم کلاس بذارم چون اونا از اسب میترسیدن
رفتم که پیشونیشو لمس کنم بلند شد با 2 تا دستش زد تو رونم
منم اصلا به رو خودم نیاوردم ;D
شبا با گریه میخوابیدم هنوزم که هنوزه بعد از گذشت حدود 10 سال هنوز جای سمش رو پامه و به هیچکس نگفتم! :-[
اما با وجود سن خیلی کمی که اون موقع داشتم از اسب ترسیده نشدم!
چه اتفاقاتی واستون افتاده!!
البته من چند بار اسب رفته رو پام/یه بارم وقتی 7 سالم بود رفتم نزدیک یه مادیون که داشت غذا میخورد
مادیون آبستن بود
منم میخواستم جلو دختر خاله هام که همسن و سال بودیم کلاس بذارم چون اونا از اسب میترسیدن
رفتم که پیشونیشو لمس کنم بلند شد با 2 تا دستش زد تو رونممنم اصلا به رو خودم نیاوردم ;D
شبا با گریه میخوابیدم هنوزم که هنوزه بعد از گذشت حدود 10 سال هنوز جای سمش رو پامه و به هیچکس نگفتم! :-[
اما با وجود سن خیلی کمی که اون موقع داشتم از اسب ترسیده نشدم!
persepolis
Member
ایول!رخش خزان گفت:من پسر خوبی هستم اسب رو اذیت نمیکنم که بخواد منو بزنه ;D
منم تا حالا از اسب کتک نخوردم دوستم ندارم تجربه کنم!
persepolis
Member
خودتونو خسته نکنید!!رخش خزان گفت:سنا جان پس شما دیگه خیلی باید مواظب خودت باشی
این کارها رو نکن خطرناکه حسن
من که دیوونه شدم بس که این حرفارو بهش زدم!!
persepolis
Member
ادم که نباید به خاطر عشقش خودشو به کشتن بده سنا جان!سنا گفت:عشقه دیگه چیکار میشه کرد!!!